مسجد با مـحوريـت پـيـامـبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم

در بيان و سيره

احسان زاهرى

(1)

انــتــشــارات الــطــيــّار

مسجد با محوريت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم

مؤلف : احسان زاهرى

حروفچين و صفحه‏آرا : محمد زاهرى

چاپ اول:تابستان85

تيراژ: 3000 نسخه

شابك:9-40-7653-964 ISBN 964-7653-40-9

مركزپخش: قم، خ امام قدس‏سره ، چهارراه شهيد غفارى، كوى 57 ، پلاك 117

تلفن: 6606674 ، نمابر: 6606844، همراه: 09121521528

قيمت:1000 تومان

«كليه حقوق محفوظ و مخصوص ناشر است»

(2)

«فهرست مطالب»

پيشگفتار··· 7

فصل اول:جايگاه مسجد··· 9

    نفى شرك در عبادت··· 9

    خانه تقوى··· 10

    خانه‏هاى خدا··· 11

    خانه عشق به خدا··· 13

    راهبان اسلام··· 14

    مهمانخانه الهى··· 15

    زيباترين نقطه زمين··· 16

    بهتر از بهشت··· 18

    محبوبين خداوند··· 19

    زائر سراى خداوند··· 21

    ستارگان اهل آسمان··· 23

    جلسه انبيا··· 24

    خانه مؤمنين··· 25

    نور هدايت··· 26

    ضمانت الهى··· 27

    بازار آخرت··· 28

فصل دوم:آداب ورود به مسجد··· 30

    نظافت و پاكى··· 33

    پيشنهاد به متوليان··· 35

فصل سوم:شرط قبولى نماز··· 37

(3)

    جايگاه مساجد در فضيلت و جامعيت··· 39

فصل چهارم:جايگاه ترك‏كنندگان مساجد··· 44

فصل پنجم:نماز اول وقت در مساجد··· 49

فصل ششم:اعتكاف در مساجد··· 57

فصل هفتم:آراستگى اهل مسجد··· 61

فصل هشتم:احكام مسجد··· 64

فصل نهم:عمران مساجد··· 66

    عمران مساجد در قرآن و روايات··· 67

    شرايط آباد كنندگان مساجد··· 70

    مراتب عمران مساجد··· 70

    مسئوليت پذيرى در مساجد··· 71

فصل دهم:نماز در مسجد··· 74

فصل يازدهم:مسجد و آغاز معراج··· 77

فصل دوازدهم:كيفيت مسجدسازى··· 81

    مسجدسازى در سيره و گفتار··· 81

    سيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مسجدسازى··· 82

    سيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ؛ حضور در قبا··· 83

    جايگاه مسجد قبا··· 83

    مقايسه دو مسجد··· 84

    مسجد ضرار··· 85

فصل سيزدهم:پايگاه حكومت··· 90

    مسجد الحرام··· 90

    مسجد جن··· 95

    مسجد خيف··· 95

    مسجد نبوى··· 96

(4)

    مسجد كوفه··· 103

فصل چهاردهم:محل آغاز جهاد··· 108

    مساجد و جبهه‏هاى جنگ··· 109

فصل پانزدهم:عهد و پيمان الهى··· 114

فصل شانزدهم:كلاس پرورش و آموزش··· 116

    داستانى عبرت‏انگيز··· 117

فصل هفدهم:مساجد شعائر الهى··· 121

فصل هجدهم:حضور زنان در مسجد··· 124

    باب النساء··· 126

فصل نوزدهم:جايگاه دل‏دادگان الهى··· 128

فصل بيستم:شكايات مساجد··· 130

فصل بيست و يكم:رسيدگى به محرومين··· 133

فصل بيست و دوم:حيات حقيقى كجاست؟··· 136

فصل بيست و سوم:آثار اهل مساجد··· 138

    آثار مسجد در دنيا··· 138

    آثار اهل مسجد در آخرت··· 139

فصل بيست و چهارم:خانه توبه··· 140

فصل بيست و پنجم:فضيلت حركت به سوى مساجد··· 144

    نورافشان روز قيامت··· 146

فصل بيست و ششم: مسجد كجاست؟··· 147

فصل بيست و هفتم:نقدى بر مساجد جهان اسلام و كشور··· 150

    پيشنهاد و برنامه··· 155

فهرست منابع··· 158

فهرست منشورات··· 159

(5)

(6)

پيشگفتار

در اين مجموعه كوتاه سعى شده گزيده‏ايى از بيانات خداوند و احاديث نبوى و سيره عملى به عنوان مسجد با محوريت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در جايگاه مركز حكومت اسلامى مطرح گردد. همچنين نقش مسجد در جهت تعالى و رشد انسان‏ها در ابعاد تربيتى و آموزشى، معنوى و روحانى، حكومتى و سياسى بيان گرديده است.

با توجه به شواهد تاريخى و تجربى و بيان مكان‏هاى مهم به مساجد جهان اسلام اشاره شده تا عظمت و گستردگى و بهره‏ورى از مساجد را به عنوان پايگاه مانور عبادى در اقامه پنج نوبت نماز و وحدت مسلمين و اجتماع آنان در محضر الهى به عنوان زائر و مهمان خداوند بيان نمايد.

آنگاه آداب ورود و خروج مساجد كه خود بيانگر تعظيم و تكريم آن مى‏باشد و داراى احكام ويژه است، تذكر داده شده تا اينكه اين مجموعه بتواند بهره‏دهى در اهداف متعالى عمران و آبادى حقيقى مساجد را داشته باشد.

حاج ميرزا احسان زاهرى

امام جمعه احمد آباد مستوفى تهران

(7)

(8)

فصل اول

جـايـگـاه مـسـجـد

مسجد از آنجا كه اسم مكان است، محل سجده و اصطلاحا محل عبادت مسلمين مى‏باشد، لذا از تقدس خاصى برخوردار بوده و هست. در همه اديان الهى عبادتگاه وجود داشته و داراى اسم خاص خودش بوده است.

مسجد در فرهنگ اسلام و قرآن بهترين محل براى عبادت جمعى مسلمين يا محل مانور عبادى بيان شده است كه داراى احكام ويژه، آداب خاص، احترامات دقيق و حساب شده‏ايى مى‏باشد. هركس لياقت ورود به مساجد را ندارد. سخنان و سيره نبوى و امامان معصوم عليهم‏السلام ، روشنگر جايگاه مسجد در فرهنگ دينى مى‏باشد.

واژه مسجد 28 مورد در قرآن ذكر شده كه بيشتر آن‏ها در مورد مسجد الحرام مى‏باشد.

üنفى شرك در عبادت

انسان بايد براى ورود به خانه توحيد، هر گونه انديشه و عملى كه در تضاد با

(9)

آن مى‏باشد از خويشتن دور نموده، خانه دل را از كفر و شرك، نفاق و غيرخدا پاكسازى نمايد.

مثال: شرك از بزرگترين ظلم‏ها محسوب مى‏گردد؛ زيرا نسبت به واحديت وجود ضربه مى‏زند و مديريت واحد خداوند را در اعتقاد و ايمان، عمل و رفتار مورد هجوم قرار مى‏دهد. شرك در مقابل توحيد، انسان را از عبادت و بندگى خالص الهى جدا مى‏نمايد از انديشه توحيدى «لا اله الا اللّه‏» و «انا لله و انا اليه راجعون» مردم را ساقط مى‏نمايد و اعتقاد به مبدأ واحد كه اساسى‏ترين ركن اعتقادى مى‏باشد از ميان مى‏رود.

«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللّه‏ أَحَداً(1)؛ همانا مساجد براى خداست، پس احدى را با خدا نخوانيد». براى منزلت و عظمت مسجد همين بس كه انحصار براى خداوند دارد و احدى در آن شركت ندارد.

üخانه تقوى

هر كارى در مكان خاصى محقق مى‏شود؛ مثل اين كه مريض براى معالجه خويش به مطب مراجعه مى‏كند. انسان براى رسيدن به كمالات در محضر خداوند و گرفتن عنوان متقين بايد به خانه‏ايى مراجعه نمايد كه آن مقام و درجه را در آن جا كسب نمايد. مساجد خانه مدير و مدبر جهان هستى است كه در آنجا مى‏توان كارنامه تقوى را دريافت نمود.


1.جن(72):18.

(10)

از حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل شده كه فرمود:«الْمَسَاجِدُ بُيُوتُ الْمُتَّقِينَ(1)؛ مسجدها خانه انسان‏هاى باتقواست».

پيام‏ها:

1. براى رسيدن به تقوى كه از مهمترين كمالات انسان مسلمان است، بايد در مساجد حضور يافت.

2. حضور در مساجد در پنج نوبت، انسان را به ياد خدا انداخته، لذا انسان از محضر صاحب خانه حيا مى‏كند، گناهان را ترك نموده و به مرز تقوى مى‏رسد.

üخانه‏هاى خدا

ارتباط با خانه خدا و كتاب او؛ در خانه خدا انسان بايد از دستور العمل و كتاب او غافل نشود، قرائت و ترتيل، تدبر و اقامه قرآن از مواردى است كه خالق جهان هستى انتظار دارد، مهمانان و زائرانش به آنها عمل كنند.

راه ارتباط با خداوند دو گونه است:

اول: صحبت نمودن خالق با مخلوق كه با خواندن قرآن محقق مى‏گردد؛ زيرا اين كتاب آسمانى سخن او با همه انسان‏هاست.

دوم: اگر كسى بخواهد با خداوند سخن بگويد، او در همه احوال اعلام آمادگى نموده و مى‏فرمايد: من به بندگانم نزديكم و سخنان آنان را اجابت


1.مستدرك الوسائل،ج3،ص362.

(11)

مى‏نمايم. آنگاه ما در قالب مناجات، سخنان و درد دل خويش را با معبود بيان مى‏نماييم.

اگر بخواهيم آداب و كيفيت و كميت سخن را در مناجات با او مراعات كنيم، بهتر آن است كه راه اولياى الهى را در اين گزينه انتخاب نماييم؛ مثال: آنان در مناجات‏هاى خويش با چه انشاء و ادبياتى در محضر خداى خود سخن مى‏گفتند و چه نوع درخواست‏هايى را مطرح مى‏نمودند.

حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«مَنْ كَانَ الْقُرْآنُ حَدِيثَهُ وَ الْمَسْجِدُ بَيْتَهُ بَنَى اللّه‏ُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ(1)؛ كسى كه قرآن سخنش و مسجد خانه‏اش باشد، خداوند براى او خانه‏ايى در بهشت بنا مى‏نمايد».

«وَ الْمَسَاجِدُ بُيُوتُ اللّه‏ِ(2)؛ مسجدها خانه‏هاى خدايند».

«في بُيُوتٍ أَذِنَ اللّه‏ُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الآْصالِ(3)؛ در خانه‏هايى كه نام خداوند اعلام مى‏شود، در آن خانه‏ها نامش بالا مى‏رود و اسمش ياد مى‏گردد، براى خداوند در آن خانه شب و روز سبحان اللّه‏ گفته مى‏شود».

پيام‏ها:

1. مسجد محل عبادت، تلاوت و مناجات با رب العالمين است.


1.وسايل الشيعه،ج3،ص481،ح2.

2.من لا يحضره الفقيه،ج1،ص195.

3.نور(24):36.

(12)

2. پاداش انس با قرآن و مسجد، بهشت مى‏باشد.

3. در هر خانه‏ايى بايد سخنى بر خلاف صاحبخانه گفته نشود.

üخانه عشق به خدا

بايد به حلقه‏هاى اتصال و ارتباط الهى تمسك نمود تا با اين ارتباط نجات يافته و نجات بخشيد.

نام آن حلقه‏هاى ارتباط به ترتيب؛ خداوند، رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، قرآن، اهلبيت عليهم‏السلام و مساجد مى‏باشد. اين زنجير ولايت كه داراى حلقه‏هاى متعدد است، اگر يكى از حلقه‏ها در مسير اعتقادى و عملى انسان مسلمان قطع گردد، ايمانش ناقص و از كمال و اسلامى بودنش خارج خواهد شد.

قطب راوندى از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل مى‏كند كه فرمود:«وَ قَالَ مَنْ أَحَبَّ اللَّهَ فَلْيُحِبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَلْيُحِبَّ عِتْرَتِي إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي(1)؛ كسى كه خدا را دوست دارد، بايد مرا دوست داشته باشد و كسى كه مرا دوست دارد بايد عترتم را دوست بدارد، همانا من در ميان شما دو چيز سنگينى را مى‏گذارم، كتاب خدا و عترتم را».

«وَ مَنْ أَحَبَّ عِتْرَتِي فَلْيُحِبَّ الْقُرْآنَ(2)؛ كسى كه عترتم را دوست دارد، بايد قرآن را دوست بدارد».


1. مستدرك الوسايل،ج3، ص 355.

2.همان.

(13)

«وَ مَنْ أَحَبَّ الْقُرْآنَ فَلْيُحِبَّ الْمَسَاجِدَ(1)؛ كسى كه قرآن را دوست دارد، بايد مساجد را دوست داشته باشد».

پيام‏ها:

1. ولايت الهى سلسله مراتبى دارد كه در اين حديث شريف بيان شده است.

2. خالق جهان هستى كلاسى تشكيل داده است كه بايد كتاب و معلمان و محل آن را در اعتقاد و ايمان و عمل بپذيريم تا پيروز شويم.

3. عشق و محبت و دوستى بايد در پنج گزينه خدا، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، قرآن، عترت و مسجد جلوه‏گر شود.

üراهبان اسلام

معناى رهبانيت در اسلام با حضور در مساجد، فعاليت و تلاش در خانه خداوند در جهات و ابعاد مختلف محقق مى‏گردد.


1. مستدرك الوسايل،ج3، ص 355.

(14)

«لا رُهْبانيَّةَ فِى الاِسلام(1)؛ گوشه‏گيرى در اسلام نيست».

منزوى شدن از مردم و خدمت به جامعه، به بهانه عبادت شبانه‏روزى در اسلام مطرح نمى‏باشد. زهد و تقوى، بى توجهى به جلوه‏هاى زيباى دنيا از كمالات انسان مسلمان مى‏باشد. نشستن در خانه خدا، انس با او، توجه به احكام و دستوراتش موجب رشد و كمال انسانى در محضر حضرت حق مى‏باشد. لذا رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در ترسيم رهبانيت مسلمانان فرمود: حضور در مساجد پارسايى امتم هست.

«وَ قِيلَ لِلنَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ائْذَنْ لَنَا فِي التَّرَهُّبِ قَالَ تَرَهُّبُ أُمَّتِي الْجُلُوسُ فِي الْمَسَاجِدِ (2)؛ گفته شد براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم به ما اجازه رهبانيت بده، حضرت فرمود: رهبانيت امت من، نشستن در مساجد است».

پيام‏ها:

1. گوشه‏گيرى از مردم و جامعه در حالى كه انسان و زندگى او اجتماعى مى‏باشد، مطلوب نيست.

2. حضور در مساجد رهبانيت در اسلام است.

üمهمانخانه الهى

هركس از جهت فطرى مهمانى رفتن را دوست دارد، اگرچه مهمانى نمودن را همه طالب نيستند. حال كه مهمانى رفتن محبوب دل‏ها و فطرت سالم است، پس چرا مهمانى خداوند در مسجد و منزلش خلوت مى‏باشد؛ زيرا شناخت به حقيقت بزم الهى در انديشه‏ها و دل‏ها وجود ندارد.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «مَنْ اَقامَ فى مَسْجِدٍ بَعْدَ صَلاتِهِ اِنْتِظارا لِلصَّلاةِ، فَهُوَ ضَيْفُ اللّه‏ِ وَ حَقٌ عَلَى اللّه‏ِ أَنْ يُكْرِمَ ضَيْفَهُ؛(3) هركس در مسجد پس از نمازش منتظر نماز باشد، او مهمان خداست و بر خداوند حق است كه مهمانش را اكرام نمايد».


1. بحارالانوار، ج 65، ص 318.

2.مستدرك الوسائل،ج3،ص362.

3. بحارالانوار،ج84،ص3.

(15)

پيام‏ها:

1. مهمان هرچه از ميزبان بخواهد، در صورت امكان برايش فراهم مى‏كند.

2. خداوند مالك همه چيز است، پس پاسخگوى تمام خواسته‏هاى مهمان مى‏باشد.

3. ميزبان وظيفه خويش دانسته كه مهمانانش را اكرام نمايد.

4. مسلمين بايد از چنين بزمى غافل نشوند، (اگر چه اكثر مردم به اندازه يك مهمانى و عروسى در ميان اقوام، معرفت به مهمانى خداوند را ندارند، اگر داشتند، حضورشان در مساجد بسيار گسترده‏تر بود).

üزيباترين نقطه زمين

بهترين نقطه زمين در جهان هستى؛ مكه، زيباترين آن مسجد الحرام و نيكوترين مكان عبادتش، مقام ابراهيم است.

«وَ اتَّخَذوا مِن مَقامِ اِبراهيمَ مُصَلًّى(1)؛ مقام ابراهيم را براى اقامه نماز انتخاب نماييد».

همه كره زمين در آستانه قيامت محو مى‏شود، مگر زمين‏هايى كه به مسجد تبديل شده و محل عبادت خداوند گشته است. لذا هر چيزى كه ارتباط خاص با پروردگار جهان پيدا نمايد، جاويد مى‏گردد. (آنچه پاينده و باقى است، خدا خواهد بود).


1.بقره (2):125.

(16)

جاودانگى را همه دوست دارند. انسان‏ها به هر دليلى مى‏خواهند، نام و ياد آن‏ها فراموش نشود. اما راز ماندگارى آن است كه انسان به خداى زنده و جاويد، ابدى و ازلى وصل شود، خواه موجود زنده باشد يا بى‏جان. لذا زمين، اشياء و حيوان اگر تعلق به خداوند پيدا نمايند، ماندگارند.

پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«تَذهَبُ الاَرَضُونَ كُلُّها يَومَ القِيامَةِ اِلاّ المَساجِدُ، فَاِنَّها تَنضَمُّ بَعضُها اِلى بَعضٍ(1)؛ در روز قيامت همه زمين‏ها از بين مى‏روند، مگر مسجدها كه بعضى با بعضى ديگر پيوند مى‏خورند».

پيام‏ها:

1. حضرت ابراهيمِ خليل الرحمان، برگزيده خاص خداوند، جاودانه ماند.

2. محل دعا و نيايش او تا روز قيامت و بعد از آن بهترين مكان عابدان و عاشقان گشت.

3. راز جاودانگى، ارتباط با خداست.

4. از راههاى ارتباط با خدا؛ اقامه نماز و حضور در مساجد، اقامه نماز جماعت، جمعه و ... مى‏باشد.

5. همه چيز محو مى‏گردد، مگر خدا و جلوه‏هاى او.


1.كنز العمال، ج7،ص652.

(17)

üبهتر از بهشت

خانه‏هاى خداوند مسجدهاى روى زمين هستند كه عاشقان الهى در خانه معشوق با تمام وجود، شيفته او مى‏شوند.

حضرت امير المؤمنين على عليه‏السلام در اوج عبادتش مى‏فرمايد:«الْجَلْسَةُ فِي الْجَامِعِ خَيْرٌ لِي مِنَ الْجَلْسَةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ الْجَنَّةَ فِيهَا رِضَى نَفْسِي وَ الْجَامِعَ فِيهِ رِضَى رَبِّي(1)؛ نشستن در مسجد جامع براى من بهتر از نشستن در بهشت است، براى اين كه در بهشت رضايت خودم هست، در حالى كه در مسجد جامع رضايت پروردگارم مى‏باشد».

نشستن در مسجد، مهمانخانه الهى، زائر سراى پروردگار، خانه معشوق و محبوب، ارزشى دارد كه اكنون براى ما قابل درك نمى‏باشد.

مولاى عارفان حضرت على عليه‏السلام در خانه الهى متولد و در محراب آن به لقاى الهى نايل گشت. مسجد در طول تاريخ، به خون عاشقان خدايى رنگين مى‏باشد.

پيام‏ها:

1. رضايت خداوند كه از بهشت مهمتر و بهتر مى‏باشد، با حضور در مساجد حاصل مى‏شود.

2. اگر كشف و شهود و شناختى در مورد حقيقت مسجد باشد، نشستن در مسجد از بهشت لذتبخش‏تر مى‏گردد.


1.وسايل الشيعه،ج3،ص482،ح6.

(18)

üمحبوبين خداوند

مساجد خانه خدا، محل عبادت معشوق، باند پرواز انسان به محضر خدا، كلاس بازسازى و انسان سازى مى‏باشد. مسجد محل پاكى و طهارت انديشه‏ها از شرك و كفر و ريا، مكان نظافت ظاهر و باطن است. مسجد؛ جايگاه اقامه نمازى هست كه وسيله تقرب به محضر خداوند تبارك و تعالى مى‏باشد، كدامين مكان در روى زمين اين همه محبوبيت، عزت و عظمت دارد؟ مسجدهاست كه اين همه تقدس و پاكى را به خود اختصاص داده تا خدا جويان در آن‏جا خويشتن را يافته، مرتبط به او مى‏گردند.

در مقابل زيباترين مكان‏ها، بدترين آن‏ها، بازارها و مراكز تجارت و كسب مى‏باشد كه به بازار دنيا معروف است، چون در آن‏جا معاملات غير الهى، دروغ‏ها، غِشّ در خريد و فروش، خيانت و بعضى گناهان ديگر انجام مى‏گيرد و بازار مركز شياطين و بدترين مكان‏ها است. در روايات بيان مى‏شود كه زود به بازار برويد، زودتر هم خارج گرديد.

در اين مقايسه، فردى از عرب‏ها به محضر پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آمد، آنگاه در مورد بدترين قطعه‏هاى زمين و بهترين آن‏ها سؤال نمود:«فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم شَرُّ بِقَاعِ الْأَرْضِ الْأَسْوَاقُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ خَيْرُ الْبِقَاعِ الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا(1)؛ پس حضرت فرمود:


1.وسائل الشيعه،ج3،ص293.

(19)

بدترين خانه‏هاى زمين، بازارهاست و بهترين خانه‏ها در روى زمين مسجدهاست و محبوبترين مردم به محضر خداوند، اولين واردين به مساجد بوده و آخرين آن‏ها كه از مسجدها خارج مى‏شوند».

راويان حديث از حضرت امام باقر عليه‏السلام در مورد محبوبترين خانه‏ها، اين گونه نقل نموده‏اند:«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم لِجَبْرَئِيلَ عليه‏السلام يَا جَبْرَئِيلُ أَيُّ الْبِقَاعِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّ أَهْلِهَا إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا(1)؛ رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم به جبرئيل فرمود: اى جبرئيل! كدام خانه‏ها محبوبترين نزد خداوند مى‏باشد؟ جبرئيل در پاسخ سؤال پيامبر فرمود: مسجدها و محبوبترين اهل آن خانه‏ها نزد خداوند، آنانند كه اول وارد مى‏شوند و آخرين آن‏ها كه از مسجدها خارج مى‏گردند».

پيام‏ها:

1. واردين به مسجد؛ خريدار عشق خداوند مى‏باشند.

2. محل معامله معشوق با عاشق مسجد است.


1.كافى، ج3 ،ص482.

(20)

3. هرچه بيشتر با مساجد ارتباط باشد، محبت و دوستى خداوند بيشتر مى‏گردد.

4. مسلمين بايد در مساجد كه زيباترين مكان‏هاست، دوستى و رضايت خداوند را كسب نمايند.

üزائر سراى خداوند

زيارت خداوند سبحان براى همه انسان‏ها توفيقى الهى است كه خداوند بر ما منت نهاده، بستر زيارتش را به وسيله مسجدها فراهم نموده تا بندگان الهى كه از جهت زمانى و مكانى نيازمند به ارتباط با خالق خويش هستند و خواستار زيارت جمال جميل معبود و محبوب خود مى‏باشند، در مساجد حاضر شوند؛ زيرا كه آن خانه محل ارتباط، زيارت و كسب معرفت صاحب خانه مى‏باشد.

محمد بن على بن الحسين عليه‏السلام روايت نموده كه در تورات نوشته‏ايى است، (خداوند در آن كتاب آسمانى فرمود):«أَنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ فَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ(1)؛ همانا خانه‏هايم در زمين مساجد است، پس خوشا به سعادت كسى كه در خانه‏اش پاكيزه گردد، آنگاه در خانه‏ام مرا زيارت نمايد، در حالى كه حق است بر زيارت شده كه زيارت كننده را كرامت نمايد».

حضرت امام حسن مجتبى عليه‏السلام فرمود:«اَهْلُ الْمَسْجِدِ زُوّارُ اللّه‏ِ وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ اَلتُّحْفَةُ لِزائِرِهِ؛(2) اهل مسجد زائران خدايند و بر صاحب خانه حق است كه به زائرينش هديه‏اى عطا نمايد».


1.وسايل الشيعه،ج3،ص515،ح1.

2. الحكم الظاهره ص 150.

(21)

در حديث قدسى خداوند در مورد زائرينش مى‏فرمايد: «كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُيُوتَهُ أَلَا طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ كَرَامَةَ الزَّائِرِ(1)؛ مساجد خانه‏هاى خدايند، آگاه باشيد سعادت براى بنده‏اى است كه در خانه‏اش وضو گيرد، آنگاه مرا در خانه‏ام زيارت كند، بدانيد حتمى است بر زيارت شده كه زائر را مورد كرامت قرار دهد».

پيام‏ها:

1. خداوند در كتاب‏هاى آسمانىِ اديان گذشته، اهميت زيادى براى خانه خود و زائرين آن قايل شده است.

1. خالق جهان هستى، حاكم و مالك مطلق آن، زيارتش را پل رسيدن انسان به كرامت قرار داده است.

2. مساجد محل تشكيل كلاس كرامت از جانب خداوند براى انسان‏ها است.

3. مساجد تحقق بخش فلسفه بعثت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم است كه فرمود، من براى رساندن انسان به كرامت‏هاى اخلاقى مبعوث گشتم.«اِنَّما بُعِثْتُ لِاُتَمَّمَ مَكارِمُ الاَخلاق(2)؛ همانا من برانگيخته شدم تا اخلاق انسان‏ها را كامل نمايم».


1.وسائل الشيعه،ج1،ص381.

2.بحارالانوار، ج67،ص372.

(22)

üستارگان اهل آسمان

ستارگان هميشه زيبايى و صفاى خاصى را به آسمان مى‏بخشند و موجب شادى روح و جان مى‏گردند. لذا مساجد روى زمين جلوه بسيار زيبا و نيك، معنوى و روحانى ويژه‏ايى براى عرشيان چون ستارگان دارند.

در حديث قدسى خداوند فرمود:«أَلَا إِنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ(1)؛ آگاه باشيد خانه‏هايم در زمين مسجدها هستند».

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«اَلمَساجِدُ بيوتُ اللّه‏ِ فِى الارضِ وَ هِى تُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ(2)؛ مساجد در زمين خانه‏هاى خدايند و آن‏ها براى اهل آسمان نور مى‏دهند؛ مثل اين كه ستارگان آسمان براى اهل زمين مى‏درخشند».

پيام‏ها:

1. آن گونه كه ستارگان راهنماى انسان در ظلمت شب مى‏باشند، پس مساجد، رهبر و راهنما از جانب خداوند هستند.

2. آن چنان كه ستارگان در آسمان تاريك جلوه‏گر هستند، پس مساجد هم بايد براى مسلمان‏ها زيبايى خاصى داشته باشند.

3. خانه‏هاى خدا چون ستارگان، بايد دل و انديشه انسان‏ها را نورپردازى نمايند.

4.اگر مساجد نورند، پس براى كسب نور خدا بايد به مراكز نور مراجعه نمود.


1.مستدرك الوسائل، ج3،ص359.

2.مجمع البيان،ج4،ص114.

(23)

üجلسه انبيا

جلسات پيامبران الهى با امت‏ها بيشتر در معبدها و مسجدها برگزار مى‏شده تا پيروان اديان الهى با معبد و مسجد كه مكان خاص ارتباط با خداوند مى‏باشد، آشنايى و انس بيشترى را بدست آورند. همنشينى مردم با رهبران خود در محضر خداوند، به عنوان مهمان و زائر او، تأثير خاص تربيتى و اعتقادى را به همراه داشته و دارد.

مباحث پيامبران خدايى، لازمه‏اش آن است كه بايد در خانه او جلسات وحى آسمانى و احكامش تشكيل و بحث شود.

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«الْمَسَاجِدُ مَجَالِسُ الْأَنْبِيَاءِ(1)؛ مسجدها مجلس‏هاى انبيا هستند» كه سيره آن حضرت، در ده سال حكومت اسلامى در مدينه، نشانه بارز آن مى‏باشد.

پيام‏ها:

1. با حضور در مسجد، گويا فضيلت همنشينى با انبيا محقق شده است.

2. همنشين نيكو در تربيت و كمال انسان مؤثر مى‏باشد.

 همنشين تو از تو به باشد  تا تو را عقل و دين بيافزايد
3. مجالست در خانه خدا، مى‏تواند انسان را در ابعاد مختلف كمالات انبيا، رشد دهد.


1.مستدرك الوسائل،ج3،ص362.

(24)

üخانه مؤمنين

براى بدست آوردن طلا به معدن آن روى مى‏آورند. پس براى كسب ايمان، به مساجد كه مركز كسب كمال انسانى مى‏باشد، بايد روى آورد.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مورد منزلگاه مؤمن فرمود: «اَلْمَسْجَدُ بَيتُ كُلِّ مُؤمِن(1)؛ مسجد خانه هر مؤمنى است».

«أَلَا طُوبَى لِمَنْ كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُيُوتَهُ(2)؛ آگاه باشيد، سعادت براى كسى است كه خانه‏اش مساجد است».

پيام‏ها:

1. برنامه مساجد بايد به گونه ايى تنظيم و مديريت گردد كه مسلمين را در جهت تقويت بنيان‏هاى اعتقادى، ايمانى و عملى، رشد و كمال بخشد.

2. مراتب ايمان مسلمانان، وابسته به ميزان حضورشان در مساجد مى‏باشد.

3. خانه اختصاصى، تشويقى براى اهل مسجد است.

3. مؤمن در خانه معشوق ساخته و پرداخته مى‏گردد، مثل: فرزند كه در خانه و دامن والدين رشد و تربيت مى‏يابد.


1.كنز العمال،ج7،ص650.

2.وسائل الشيعه،ج1،ص381.

(25)

üنور هدايت

هميشه نور نجات‏بخش و هدايتگر است كه مجهولات و ناپيداها به وسيله آن ديده مى‏شود. نور كه آمد، ظلمات كه مصداق‏هاى باطل هستند، محو مى‏گردند. گويا مساجد، باطل را محو و نابود مى‏نمايد. حق را براى اهل مسجد آشكار مى‏نمايد. به خصوص زمانى كه مسجد از لحاظ هدايتگرى آباد باشد.

قطب راوندى از پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل مى‏كند:«الْمَسَاجِدُ أَنْوَارُ اللَّهِ(1)؛ مسجدها نورهاى خدايند».

پيام‏ها:

1. مساجد، همه زواياى حق را براى واردين روشن مى‏نمايد.

2. اگر انسان خواهان ديدن حقايق است، بايد آن را در آينه مساجد تماشا كند؛ زيرا مساجد پرتو نور الهى هستند.

3. بايد بوسيله مسجد ابهامات براى مردم روشن گردد، آنچنان كه بوسيله نور در عالم ماده، همه اشيا ديده مى‏شوند.

4. كسى كه مسجد نمى‏رود، دلش تاريك از نور خداست، چون به مكان كسب نور قدم نمى‏گذارد.


1.مستدرك الوسائل،ج3،ص447.

(26)

üضمانت الهى

خداوند سبحان ميزبان بندگانش در خانه خويش است و با گشايش راه بهشت و تقرب به محضرش از مهمانان خود پذيرايى مى‏نمايد. سعادت از آن كسانى مى‏شود كه مساجد را خانه خود نموده‏اند و بيشترين زمان زندگى را در آن جا مى‏گذرانند و صبح، ظهر و عصر، مغرب و عشا را در محضر اويند. در بين وقت‏هاى نماز در انتظار نماز بعدى به سر مى‏برند، به مناجات و تعقيب‏ها مى‏پردازند تا نمرات حضور در مساجد را از محضر الهى كسب نمايند.

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود كه خداوند متعال مى‏فرمايد: «وَ مَنْ كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بَيْتَهُ ضَمِنَ اللّه‏ُ لَهُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ الْجَوَازِ عَلَى الصِّرَاطِ(1)؛ كسى كه مسجدها خانه‏اش گردد، خداوند آسايش و آرامش و عبور از پل صراط را (در روز قيامت) براى او ضمانت مى‏نمايد».

پيام‏ها:

1. چه ضمانتى از جهت اعتماد و امنيت از خداوند بالاتر مى‏باشد؟

2. ضمانت الهى تخلف‏پذير نمى‏باشد.

3. خداوند در قبال مسجد، ضمانتى را در زمانى قبول نموده كه هيچ چيزى و كسى كارايى ندارد.


1.مستدرك الوسائل،ج3،ص362.

(27)

4. حضور خالصانه در مساجد، ضمانتنامه الهى را در دنيا و آخرت به انسان هديه مى‏نمايد.

üبازار آخرت

نيازمندان براى خريد وسايل زندگى، تاجران و كاسب‏ها براى امرار معاش به بازار مى‏روند. لذا براى سود بردن يا رفع نيازمندى به سوى بازار حركت مى‏نمايند. اما انسان چون در آخرت نيازمند و فقير است، بايد در دنيا، نياز آخرت را تأمين نمايد. «اَلدُّنيا مِزرَعَةُ الاخِرَة(1)؛ دنيا محل كشتزار و آباد نمودن آخرت است».

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم الْمَسَاجِدُ سُوقٌ مِنْ أَسْوَاقِ الْآخِرَةِ قِرَاهَا الْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُهَا الْجَنَّةُ(2)؛ مسجدها بازارى از بازارهاى (تجارتى) آخرت هستند كه اجناسش آمرزش (از طرف صاحب خانه) و هديه‏هاى (آن ميزبان بزرگ) بهشت مى‏باشد».

تشبيه بسيار زيبا و جامع كه جامعيت، وسعت و گستردگى مساجد را در رفع نيازهاى دنيايى و آخرتى بيان مى‏كند.

پيام‏ها:

1. مسلمين اگر امروز به مساجد نروند، در آخرت راه جبرانى نخواهند داشت.


1.بحارالانوار،ج67،ص225.

2.مستدرك الوسائل،ج3،ص361.

(28)

2. اگر خريدارِ هداياى اين بازار نباشيم، در آنجا فقير و تهى دست خواهيم بود.

3. چون در بازار همه اجناس و نيازمندى‏ها يافت مى‏شود، لذا در مسجد هم مى‏توان نيازمندى‏هاى مختلف دنيا و آخرت را بدست آورد.

(29)

فصل دوم

آداب ورود به مسجد

مسجد مكان مقدسى مى‏باشد كه لازم است، كنار درب ورودى آن آداب و اذن دخول نصب گردد؛ زيرا خانه خدا داراى احترام و آداب مخصوص مى‏باشد. لذا بايد مسلمين توجه به احترامات ويژه آن داشته باشند تا بتوانند بهره كافى از آن ببرند. ورود به مهمانى و زائر سراى الهى، مى‏طلبد كه از صاحب آن تشكر و قدردانى نمايى؛ زيرا تو را دعوت نموده و به بزم خويش راه داده است. آنگاه بايد به معلمان مسجد و آبادگران آن (كه رسولان الهى، امامان نور، ملائكه و علماى ربانى هستند) احترام كنى تا مورد عنايات صاحب خانه قرارگيرى.

چگونه سخن را در درب ورودى مسجد آغاز كنيم؟

ابى بصير مى‏گويد: حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ(1)؛ زمانى كه وارد مسجد شدى، حمد و ثناى الهى به جاى آور و صلوات بر پيامبر بفرست».


1.وسايل الشيعه، ج3،ص516، ح3.

(30)

حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم وَ مَلَائِكَتِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلَامُ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ(1)؛ زمانى كه داخل مسجد شدى، بسم اللّه‏ و سلام بر رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و ملائكه و بر محمد و آل محمد بگو و سلام و رحمت و بركات الهى بر آنان بفرست».

حضرت در ادامه آداب ورود به مسجد فرمود:«رَبِّ اغْفِرْلِي ذُنُوبِي وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ إِذَا خَرَجْتَ فَقُلْ مِثْلَ ذَلِكَ(2)؛ پروردگارم گناهانم را بيامرز و درب‏هاى فضيلتت را برايم باز فرما و زمانى كه خارج مى‏شوى همين‏ها را بخوان».

از امامان معصوم عليهم‏السلام نقل شده است كه فرمودند: «فِي دُخُولِ الْمَسْجِدِ أَنْ تَبْدَأَ بِرِجْلِكَ الْيُمْنَى إِذَا دَخَلْتَ وَ بِالْيُسْرَى إِذَا خَرَجْتَ(3)؛ در داخل شدن به مسجد با پاى راست ورودت را آغاز كن و در خارج شدن با پاى چپ خارج شو».

تقدسِ مكانى موجب مى‏گردد تا به هر نحوى كه خودت خواستى وارد نشوى، بلكه به گونه‏ايى كه صاحب بيت و برگزيدگان او فرموده و راهنمايى كرده‏اند، عمل نمايى.

لزوم ايستادن در كنار درب خانه خدا و مساجد، جهت درخواست‏ها و مناجات‏ها از سيره معصومين و بيانات آن‏ها، روشن مى‏گردد.


1.همان، ح4.

2.همان، ص517، ح2.

(31)

درباره آداب مسجد زمانى كه انسان مؤمن نماز را اقامه نموده و مى‏خواهد خارج شود، به درب مسجد بايستد و تعظيم و احترام به صاحب خانه نمايد.

حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد:«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمُ الْمَكْتُوبَةَ وَ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ فَلْيَقِفْ بِبَابِ الْمَسْجِدِ ثُمَّ لْيَقُلِ اللَّهُمَّ دَعَوْتَنِي فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ وَ صَلَّيْتُ مَكْتُوبَتَكَ وَ انْتَشَرْتُ فِي أَرْضِكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَمَلَ بِطَاعَتِكَ وَ اجْتِنَابَ سَخَطِكَ وَ الْكَفَافَ مِنَ الرِّزْقِ بِرَحْمَتِكَ(1)؛ حضرت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: زمانى كه يكى از شماها نماز واجبى را اقامه نموده و از مسجد خارج شد، پس بايد درب مسجد بايستد، آنگاه بگويد: خدايا مرا دعوت كردى، دعوت تو را اجابت نمودم و نماز واجبت را ادا كردم و در زمين تو منتشر شدم، آن گونه كه تو امر نمودى، آنگاه از فضل تو به حق رحمتت، دورى از خشمت و كفايت از روزى را از تو درخواست دارم».

راستى مسلمين جهان درباره آداب ورود به مساجد، حتى چهار (2) مسجد مهم جهان اسلام توجه لازم نداشته و بهره‏ورى و استفاده كافى از معنويت مساجد را نبرده‏اند.

بعد از وارد شدن به مسجد، بهترين عمل استحبابى دو ركعت نماز تحيّت(3)


1.وسايل الشيعه، ج3، ص517، ح1.

2.مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد كوفه، مسجد الاقصى.

3.تحيّت به معناى سلام و احترام ويژه كه در قرآن و روايات اين واژه به چشم مى‏خورد.

(32)

مسجد است. اگر زمان برگزارى نماز جماعت است، اقامه آن افضل اعمال است. اگر نمازش را خوانده، مستحب است با جماعت اعاده نمايد. اگر در حال نماز مى‏باشد، با سرعت تمام يا عدول به استحباب نموده و دو ركعتى تمام نمايد تا نماز جماعت را در صفوف مسلمين اقامه نمايد.

üنظافت و پاكى

«لا يَمَسُّهُ اِلاّ المُطَهَّرون(1)؛ جز پاكان قرآن را دست نزنند».

كتاب خدا را بايد اهل طهارت و پاكى بردارند و نگذارند كسى كه آلوده به ناپاكى‏هاى ظاهرى و باطنى، اعتقادى و عملى است، استفاده نمايد. قرآن را بايد از كافر گرفت و در اختيار او نگذاشت تا حرمت آن حفظ شود؛ چون او نجس و داراى طهارت ظاهرى و باطنى نمى‏باشد، مگر براى مطالعه و تحقيق بخواهد. مساجد؛ خانه خداوند بوده و كلاس درس كتاب الهى است، بايد تمام اجزاى آن از درب و ديوار تا فرش و سقف همه پاك، نظيف و تميز باشد. كافران و مشركان و مسلمانانى كه داراى آلودگى روحى و باطنى، ظاهرى و اعتقادى هستند، حق ورود به مساجد را ندارند.

خداوند درباره مراعات آداب مسجد مى‏فرمايد:«يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنوا اِنَّمَا


1.واقعه(56):79.

(33)

المُشرِكونَ نَجَسٌ فَلا يَقرَبُوا المَسجِدَ الحَرامَ(1)؛ اى كسانى كه ايمان آورديد، همانا مشرك‏ها نجس هستند، نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند». زيرا آنان صلاحيت ورود به مساجد، به ويژه مسجد الحرام را ندارند و حرمت حريم الهى با ورود آلودگان شكسته مى‏شود.

مسجد؛ محل طهارت و پاكى، پاكسازى و سازندگى است. آلودگان را راه ندهند؛ زيرا آنان حرمت شكنانى هستند كه حريم خدا را مراعات ننموده، مانع نزول رحمت در بزم و مهمانخانه او مى‏گردند.

براى ورود به خانه خدا بايد تواضع و خضوع و خشوع را به سر حدّ كمال خود رسانند، در آداب آمده است: «وَ مَنْ أَرَادَ دُخُولَ الْمَسْجِدِ فَلْيَدْخُلْ عَلَى سُكُونٍ وَ وَقَارٍ(2)؛ كسى كه داخل شدن به مساجد را اراده نمود، پس بايد با آرامش و سنگينى (افتادگى و فروتنى) وارد گردد».

در ادامه آداب مسجد، حضرت فرمود:«وَ مَنْ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَلْيُدْخِلْ رِجْلَهُ الْيُمْنَى قَبْلَ الْيُسْرَى وَ لْيَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْتَحْ لَنَا أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ عُمَّارِ مَسَاجِدِكَ جَلَّ ثَنَاءُ وَجْهِكَ(3)؛ كسى كه وارد مسجد مى‏شود، آنگاه بايد پاى راستش را قبل از پاى چپ بگذارد و بگويد: به نام خدا، سلام بر تو اى پيامبر، رحمت و بركاتش بر تو باد، خدايا! صلوات بر محمد و آلش بفرست و درب‏هاى رحمت را براى ما باز گشا و ما را از آباد كنندگان مساجدت قرار بده، خدايا مدح و ثناى وجودت بزرگ است».

آنگاه كه قصد خارج شدن از مسجد را نمودى، توجه كن: «وَ إِذَا خَرَجَ فَلْيُخْرِجْ رِجْلَهُ الْيُسْرَى قَبْلَ الْيُمْنَى وَ لْيَقُلْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ


1.توبه(9):28.

2.من لا يحضره الفقيه،ج1، ص240.

3.من لا يحضره الفقيه،ج1، ص240.

(34)

مُحَمَّدٍ وَ افْتَحْ لَنَا بَابَ رَحْمَتِكَ(1)؛ و زمانى كه خارج شد، آنگاه بايد پاى چپش را قبل از راست بيرون گذارد و بايد بگويد: خدايا بر محمد و آلش درود فرست و براى ما درب‏هاى رحمتت را باز نما».

نكته:

در اين روايت كه فعل‏هاى آن به صورت صيغه امر آمده است، دليل بر اهميت مطلب مى‏باشد؛ زيرا امر مولوى ظهور در وجوب دارد. حال در اين‏جا قرينه‏هايى روشنى هست كه دستور ارشادى است، پس استحباب را بيان مى‏نمايد.

üپيشنهاد به متوليان

چقدر زيباست؛ همچنان كه در كنار درب ورودى مرقد امام زاده‏ها و مقامات معصوم آداب ورود و اذن دخول هست. در كنار مساجد هم تابلوى آداب ورود و خروج را نصب نمايند تا احترام حريم خانه خداوند حفظ گردد.

پيام‏ها:

1. همه بايد خانه خداوند را احترام نماييم.

2. نصب تابلوى آداب ورود و خروج براى مساجد لازم است.

3. مهم بودن مساجد را با رعايت آداب آن به نسل‏هاى بعدى تفهيم و تبليغ نماييم.

4. چنانچه اذن دخول، جهت ورود به حرم‏ها موجب توقف زائرين مى‏شود،


1.من لا يحضره الفقيه،ج1، ص240.

(35)

بايد آداب اذن دخول مساجد هم موجب توقف زائرين خانه‏هاى خداوند گردد تا آثار تربيتى خوبى را به جاى بگذارد.

5. مديريت مساجد بايد در كشور اين گزينه را برنامه‏ريزى نمايد تا دستورات رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و احترام مساجد با هدايت آن نور الهى توسط سياستگزاران مساجد مراعات گردد.

(36)

فصل سوم

شـرط قـبـولـى نـمـاز

تكليفى كه از جانب خداوند به انسان محول مى‏گردد، به گونه‏ها و كيفيت‏هاى مختلف در خارج محقق مى‏گردد؛ مثلاً نماز را مى‏خواند، باطل است، بايد دوباره بصورت ادا، در وقت يا قضا، در خارج وقت بجاى آورد. در اين جا عبادت باطل بوده و موجب اسقاط وظيفه نشده است. اما زمانى كه عبادتِ انجام شده صحيح باشد، ادا و قضا ندارد. در اين صورت ممكن است مورد قبول مولا قرار نگرفته باشد؛ زيرا بين صحيح بودن نماز و قبولى آن فرق است. ضريب قبولى بوسيله حضور در مسجد و جماعت، اقامه نافله‏ها و ترك گناهان بالا مى‏رود. آنگاه نماز تأثير وجودى خودش را بر نفوس جامعه انسانى مى‏گذارد.

خداوند در قرآن مى‏فرمايد:«اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ المُتَّقينَ(1)؛ همانا خداوند از اهل تقوى قبول مى‏نمايد».

نماز انسان و جامعه را از گناهان، زشتى‏ها و بدى‏ها باز مى‏دارد. پس در واقع


1.مائده(5):27.

(37)

حضور در مساجد براى نماز، امنيت جامعه را از جهت وقوع جرم، گناه و مفاسد اخلاقى حفظ مى‏نمايد.

از حضرت امام باقر عليه‏السلام نقل شده است:«صَلَّى فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ صَلَاةً مَكْتُوبَةً قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ صَلَاةٍ صَلَّاهَا مُنْذُ يَوْمٍ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَ كُلَّ صَلَاةٍ يُصَلِّيهَا إِلَى أَنْ يَمُوتَ(1)؛ كسى كه در مسجد الحرام نماز واجبى را بخواند، خداوند از او قبول مى‏نمايد، نمازهايى را كه تا امروز بر او واجب شده و تمام نمازهايى را كه اقامه مى‏نمايد تا روزى كه بميرد».

خداوند همه نمازهاى او را به خاطر يك نماز در مسجد الحرام قبول مى‏نمايد. اين خصوصيت تأثيرگذارى را معبود و خالق، ويژه مسجد الحرام قرار داده است.

شرط قبولى نماز حضور در مسجد و نماز جماعت است. كسانى كه توجه به اجتماع مسلمين در خانه‏هاى خدا ندارند، ضريب قبولى ركن اساسى دينشان كه نماز است، سقوط كرده و نماز آنان در جايگاه ارزشى تأثير گذارى به عنوان، تقرب به خدا و معراج مؤمن، نور دل انسان با ايمان قرار نمى‏گيرد.

بهترين راه درمان انسان از آفات درونى و بيرونى بوسيله ارتباط با خداوند و اقامه نمازهاى جماعت در مسجد محقق مى‏گردد.

خداوند درباره تأثيرگذارى نماز حقيقى در قرآن مى‏فرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشا وَ الْمُنْكَر وَ لِذِكرُ اللهِ اَكبَر(2)؛ همانا نماز بازدارنده از


1.وسايل الشيعه،ج3،ص536.

2.عنكبوت(29):45.

(38)

زشتى‏ها و بديهاست و بزرگترين ياد خداوند است».

جهان اسلام اگر در مورد هدايت مسلمين به سوى نماز حقيقى اقدام نمايد. جامعه اسلامى را از تمام خطرها و هجوم فرهنگى حفظ خواهد نمود، در اين صورت مسلمين هيچگاه ذليل و خوار در مقابل استكبار جهانى نخواهند گشت، بلكه عزت و افتخار جهانى را كسب خواهند نمود.

حضور در مساجد، روح و حيات و قبولى به نماز مى‏دهد.

حضرت مولاى عارفان، اميرالمؤمنين در مورد جايگاه نماز مسلمانان در مسجد فرمود: «لَيْسَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ صَلَاةٌ إِذَا لَمْ يَشْهَدِ الْمَكْتُوبَةَ فِي الْمَسْجِدِ إِذَا كَانَ فَارِغا صَحِيحا(1)؛ براى همسايه مسجد نمازى نيست، زمانى كه براى اقامه نماز واجب در مسجد حاضر نشود، آنگاه كه سالم و عذرى ندارد». اقامه نماز در مساجد ارزش كمّى و كيفى آن را بالا مى‏برد.

üجايگاه مساجد در فضيلت و جامعيت نماز

روايات زيادى وارد شده كه نماز در مساجد، ضريب قبولى و جايگاه آن را


1.وسايل الشيعه، ج3، ص479، ح5.

(39)

در محضر مقام قرب الهى ويژه مى‏نمايد، گزينه‏هاى مهمى از روايات را جهت اختصار بدون متن مى‏آوريم.

1. مسجد الحرام كه تعلق به جهان اسلام و مسلمين دارد و ثواب نماز در آن يكصد هزار برابر مى‏باشد، ابهت و عظمت مسلمين در مانور اجراى عبادات پنجگانه جماعت در اين مكان، ظهور و بروز جهانى دارد.

2. مسجد نبوى در مدينه الرسول؛ هر نماز در آن خانه خدا، معادل ده هزار برابر فضيلت دارد.

3. مسجد كوفه در عراق؛ نماز در آن مسجد معادل هزار نماز مى‏باشد، نماز واجب معادل حج قبول شده و نماز مستحبى معادل عمره مقبوله مى‏باشد(1).

4. مسجد الاقصى(2) در فلسطين؛ اقامه نماز در آن نماز معادل هزار نماز مى‏باشد.

5. مسجد قبا(3)؛ اقامه دو ركعت نماز در آن مكان مقدس داراى ثواب عمره مى‏باشد.

6. مسجد خيف در منى؛ محل نماز هزار نفر از انبياى الهى بويژه خاتم النبيين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏باشد.

7. مسجد سهله در نزديك كوفه؛ در اين مسجد مقام‏هاى متعددى به نام امامان معصوم عليهم‏السلام بويژه حضرت ولى عصر (عج) مى‏باشد.

8. مسجد جامع؛ مسجد جامع هر شهرى محل اجتماع بيشتر مردم آن ديار و اجراى نماز باشكوه عبادى سياسى جمعه مى‏باشد فضيلت اقامه نماز در آن مكان به صد برابر مى‏رسد.

9. مسجد قبيله و محل؛ نماز معادل بيست و پنج برابر است.

10. مسجد بازار؛ هر نماز، برابر سيزده نماز مى‏باشد. حضور شياطين و


1.كافى،ج1،ص229.

2. به فصل يازدهم مراجعه شود.

3.به فصل دوازدهم مراجعه شود.

(40)

گناهان در بازار، فضيلت اقامه نماز را پايين آورده است.

11. مصلى كه براى انجام نماز عيدين و باران و... مورد استفاده مسلمين مى‏باشد، داراى فضيلت و ارزش ويژه خود مى‏باشد، آن مكان مقدس در زمان حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم خارج از مدينه بوده است؛ مثل مسجد غمامه. لذا مصلاى نماز عيدين و باران در خارج از شهر و محل سكونت قرار دارد. مستحب است كه مسلمين براى اجراى آن عبادت از شهر خارج شده، زير آسمان آن نمازها را اقامه نمايند.

همه وظيفه دارند از باب بزرگ شمردن مسجد كه از شعائر خداوند و نشانه الهى مى‏باشد، در مساجد غير از نام و ياد او و خواندنش چيز ديگرى را مطرح ننمايند.

پيامبر اسلام هم چنان كه از جانب خداوند مأمور انذار امت اسلامى در همه ابعاد مى‏شود. به صورت ويژه، مأمور هدايت و ترساندن تاركين مساجد مى‏گردد تا آنان را از عاقبت اين روش ناپسند، باز دارد.

درباره تهديد خداوند نسبت به ترك كنندگان مساجد از پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نقل شده:«أوحَىِ اللّهُ إِلّي أَنْ يا أَخَا الْمُرسَلينَ يا أَخا المُنذِرينَ أَنْذِر قَوْمَك لا يَدخُلُوا بَيْتا مِن بُيُوتي(1)؛ خداوند به پيامبرش وحى نمود، اى برادر رسولان! اى برادر ترسانندگان، بترسان قومت را كه به خانه‏ايى از خانه‏هايم وارد نمى‏شوند».


1.ميزان‏الحكمة،ش8311.

(41)

در ادامه مى‏فرمايد: پرداخت حقوق ديگران عامل قبولى نماز مى‏گردد.

«وَ لِأَحَدٍ مِن عِبادي عِنْدَ أَحَدَهُم مَظْلِمَةً فَإِنّي أَلْعَنَهُ مادامَ قائِما يُصَلي بَينَ يَدي حَتى يَرِدَ تِلْكَ المَظْلِمَةَ(1)؛ و بترسان آنان كه از بندگانم نزدشان مظلمه ايى (حقى،ستمى) مى‏باشد، آنگاه من او را از رحمت طرد مى‏نمايم، مادامى كه در محضرم به نماز ايستاده‏اند تا آن كه آن ستم را رد نمايد».

حال اگر انسان حقوق را پرداخت نمود، به محضر الهى جهت نماز ايستاد، مقامى را دريافت مى‏نمايد كه زبان از بيانش ناتوان است.

آن گونه كه خداوند در ادامه مى‏فرمايد:«فَأَكونَ سَمْعَهُ الَّذي يَسْمَعُ بِهِ وَ أَكونُ بَصَرَهُ الَّذي يَبْصُرُ بِهِ وَ يَكُونُ مِنْ أَولِيائي وَ أَصفيائي وَ يَكُونُ جاري مَعَ النَّبييّن وَ الصِّدّيقين وَ الشُّهَداءَ فِي الجَنَّة(2)؛ پس آنگاه من گوش او مى‏شوم كه با آن مى‏شنود و چشم او مى‏گردم كه با آن مى‏بيند و او از دوستانم و برگزيدگانم مى‏شود و همنشين من با انبياء و صادقين و شهداء در بهشت مى‏گردد».

پيام‏ها:

1. حضور در مساجد ارزش نماز را به هزاران برابر افزايش مى‏دهد.

2. مساجد آثار نماز را در فرد و جامعه افزايش چشمگير مى‏بخشد.

3. كسى كه نماز مى‏خواند، بايد زمانى شاد و خوشحال باشد كه آن نماز


1.ميزان‏الحكمة،ش8311.

2.ميزان‏الحكمة،ش8311.

(42)

قبول درگاه حضرت حق گردد، اين با رد مظالم و حضور در مساجد حاصل مى‏شود.

4. ميزان قبولى نمازها، تقوى مى‏باشد. هرچه انسان تقوايش بيشتر گردد، دليل بر مؤثر بودن نمازهايش مى‏باشد.

5. ارتكاب گناهان مكرر و عصيان‏ها، دليل بر عدم قبولى و ثمرات نمازهاى اوست.

(43)

فصل چهارم

جايگاه ترك‏كنندگان مساجد

در فرهنگ نبوى براى تاركان مسجد علاوه بر سرزنش و توبيخ، عدم رضايت خدا و رسولش را نير در پى دارد.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «اشْتَرَطَ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم عَلَى جِيرَانِ الْمَسْجِدِ شُهُودَ الصَّلَاة(1)؛ حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بر همسايگان مسجد شرط نمود؛ حضور نماز در مسجد را».

خداوند وكيل مدافع مساجد و حكم كننده عليه كسانى است كه دستورش را جهت اقامه نماز در مسجد رعايت نكرده‏اند.

حضرت امام صادق عليه‏السلام درباره خسارت‏هاى بسيار مهم تاركان مسجد كه قابل جبران نمى‏باشد، فرمود: «شَكَتِ الْمَسَاجِدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَهَا مِنْ جِيرَانِهَا فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا قَبِلْتُ لَهُمْ صَلَاةً وَاحِدَةً وَ لَا أَظْهَرْتُ لَهُمْ فِي النَّاسِ عَدَالَةً وَ لَا نَالَتْهُمْ رَحْمَتِي وَ لَا جَاوَرُونِي فِي جَنَّتِي(2)؛ مساجد در محضر خداوند تعالى از كسانى كه همسايه


1.وسايل الشيعه، ج3،ص479،ح6.

2.همان،ص479،ح8.

(44)

مسجد هستند و نماز را در مسجد نمى‏خوانند، شكايت كردند. خداوند به مساجد وحى نمود، به عزت و جلالم قسم، براى آنان نمازى را قبول نمى‏كنم و عدالت را براى آنها در ميان مردم ظاهر نمى‏نمايم و رحمتم رابه آنان نمى‏رسانم و در بهشتم آنان را جاى نمى‏دهم».

چگونه مى‏توان خسارتهاى وارده را به علت شكايت مساجد به محضر خداوند جبران نمود؟

اگر نماز در پرونده نباشد، بقيه اعمال هم قبول نمى‏گردد. اگر عدالت در جامعه تحقق نيابد، ظلم و ستم جايگزين آن شده و ضايع شدن حقوق را به همراه خواهد آورد، اگر رحمت الهى شامل نگردد و انسان در جوار رحمت او جاى نگيرد، در قهر و عذاب جهنم جاى خواهد گرفت كه نتيجه‏اش خسارت دنيا و آخرت و بى ثمر ماندن يك عمر زندگى خواهد شد.

حال؛ كارى كنيم كه خانه‏هاى خدا، قرآن و اهل بيت، همه از ما دفاع نموده، ارتباط صميمى و دوستى از اين سراى تا آخرت را برقرار نماييم تا اين كه آثار حضور در مساجد كه همان رسيدن به كمالات انسانى و جاى گرفتن در جوار رحمت الهى مى‏باشد، بدست آوريم.

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فِي الْمَسْجِدِ فَخَرَجَ

(45)

مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فَهُوَ مُنَافِقٌ إِلَّا أَنْ يُرِيدَ الرُّجُوعَ إِلَيْهِ(1)؛ كسى كه صداى (اذان و نماز را) بشنود، در حالى كه در مسجد باشد. آنگاه بدون دليل خارج شود، پس او منافق است، مگر بازگشت به مسجد را اراده نمايد».

با انسان‏هاى غافل از حقيقت، بايد بگونه‏ايى برخورد گردد تا از خواب غفلت بيدار گشته، وظيفه را شناسايى، براى عمل نمودن همت گمارند كه خود و ديگران را در دنيا و آخرت از بى خبرى و جهل به سوى معرفت و شناخت نجات بخشند.

از حضرت امام صادق عليه‏السلام نقل شده است كه: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُوءْمِنِينَ عليه‏السلام بَلَغَهُ أَنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ فِي الْمَسْجِدِ فَخَطَبَ(2)؛ همانا به امير المؤمنين على عليه‏السلام رسيد كه گروهى در مسجد براى نماز حاضر نمى‏شوند آنگاه حضرت خطبه‏ايى خوانند».

حضرت در ادامه فرمود:«إِنَّ قَوْماً لَا يَحْضُرُونَ الصَّلَاةَ مَعَنَا فِي مَسَاجِدِنَا فَلَا يُوءَاكِلُونَا وَ لَا يُشَارِبُونَا وَ لَا يُشَاوِرُونَا وَ لَا يُنَاكِحُونَا وَ لَا يَأْخُذُوا مِنْ فَيْئِنَا شَيْئاً أَوْ يَحْضُرُوا مَعَنَا صَلَاتَنَا جَمَاعَةً(3)؛ همانا گروهى كه با ما در مسجدهايمان براى نماز حاضر نمى‏شوند، پس بايد با ما نخورند و نياشامند و با ما مشورت نكنند و ازدواج ننمايند و از اموال عمومى چيزى از ما نگيرند يا در نماز جماعت با ما حاضر شوند».

حضرت در ادامه فرمود:«وَ إِنِّي لَأُوشِكُ أَنْ آمُرَ لَهُمْ بِنَارٍ تُشْعَلُ فِي دُورِهِمْ فَأُحْرِقَهَا عَلَيْهِمْ أَوْ يَنْتَهُونَ(4)؛ و همانا نزديك است كه من براى آنان دستور


1.همان،ص513،ح1.

2.همان،ص479،ح9.

3.همان.

4.همان.

(46)

دهم به آتشى كه خانه‏هاى آنان را فرا گيرد، پس آن‏ها را بسوزاند، يا اين كه دست بردارند».

حضرت در ادامه فرمود:«قَالَ فَامْتَنَعَ الْمُسْلِمُونَ عَنْ مُوءَاكَلَتِهِمْ وَ مُشَارَبَتِهِمْ وَ مُنَاكَحَتِهِمْ حَتَّى حَضَرُوا الْجَمَاعَةَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ(1)؛ مسلمانان از همنشينى با آنان در خوردن و آشاميدن و ازدواج امتناع نمودند تا اين كه آن‏ها با مسلمانان در نماز جماعت شركت كردند».

حضرت در ادامه فرمود:«مَنْ صَلَّى فِي بَيْتِهِ جَمَاعَةً رَغْبَةً عَنِ الْمَسْجِدِ فَلَا صَلَاةَ لَهُ وَ لَا لِمَنْ صَلَّى مَعَهُ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ تَمْنَعُ مِنَ الْمَسْجِدِ(2)؛ كسى كه در خانه‏اش از روى بى رغبتى به مسجد نماز جماعت بخواند، پس نمازى براى او نيست و نه براى كسى كه با او جماعت مى‏خواند، مگر علتى از مسجد رفتن مانع شود». مگر كسى كه معذور از حضور در مساجد مى‏باشد.

قرآن مى‏فرمايد:«وَ مَن اَظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسجِدَ اللّهِ اَن يُذكَرَ فيهَا اسمُهُ وَ سَعى فى خَرابِها(3)؛ و چه كسى ظالمتر از آن فردى است كه از ياد و نام خدا در خانه او مانع مى‏شود و تلاش در تخريب آن مى‏نمايد».

پيام‏ها:

1. ستمكارترين افراد كسانى هستند كه بازدارنده خود و ديگران از حضور در مساجد باشند.

2. ترك مساجد، آتش و عذاب الهى را در دنيا و آخرت به دنبال دارد.


1.همان،ص480،ح10.

2.بقره(2):114.

(47)

3. خداوند در قرآن بارها مردم را تهديد مى‏نمايد و از ترك دستوراتش مى‏ترساند.

4. مسلمان‏ها بايد با تاركان مسجد برخورد نمايند، تهديد و قطع ارتباط كنند، امر به معروف و نهى از منكر نمايند، به حضور در مساجد امر كنند و از ترك خانه‏هاى خداوند نهى نمايند.

(48)

فصل پنجم

نماز اول وقت در مساجد

نماز به عنوان ركن دين اسلام زمانى قبول درگاه احديت قرار مى‏گيرد كه حدود آن محترم شمرده شود. يكى از حدود آن حفظ وقت‏هاى نماز مى‏باشد كه بايد در پنج نوبت اقامه گردد. سيره مقامات معصوم در اين موضوع به گونه ايى است كه در سخت‏ترين شرايط اين مهم را بر همه امور مقدم مى‏داشته‏اند.

حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مدينة الرسول پنج وعده نماز در مسجد را به صورت جماعت عملى نمودند و اگر خودشان به علتى چون غزوه‏ها و امور ديگر حاضر نبودند، نماز جماعت اول وقت و جانشينى را به حضرت على عليه‏السلام و عبداللّه‏ مكتوم و عبداللّه‏ بن رواحه واگذار مى‏نمودند تا اقامه نماز در مسجد ترك نشود.

آن حضرت در جبهه احد با بدن زخمى در سخت‏ترين شرايط نماز جماعت را نشسته اقامه نمودند، در جبهه خندق، وجود مساجد متعدد دليل بر توجه عميق آن مقام رسالت نسبت به اقامه نماز در مسجد و جماعت بوده است.

(49)

حضرت على عليه‏السلام در مسجد كوفه اين نماد مهم را در رفتار عملى ترسيم نمودند. آنگاه در جبهه صفين، زمان رويايى با دشمن، وقت اذان ظهر را مهم شمرده، به نماز ايستادند و ياد كننده اذان ظهر را مورد تشويق و تقدير قرار داده‏اند.

حضرت ابى عبداللّه‏ الحسين عليه‏السلام در ظهر روز عاشورا، زمانى كه ابوثمامه صيداوى نماز ظهر را يادآور شدند.

حضرت فرمود: خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد كه مرا ياد نماز انداختى، آنگاه در حالى اقامه نماز نمود كه سعيد بن عبداللّه‏ و زهير بن قين جلوى امام ايستادند. آنقدر تير به بدن سعيد اصابت كرد كه روى زمين افتاد و به امام عرض كرد: آيا به عهدم وفا كردم؟

حضرت امام فرمود: «نَعَم اَنتَ اِمامى فِى الجَنَّة(1)؛ آرى تو جلوى من در بهشت هستى».

حضرات معصومين عليهم‏السلام در صحنه‏هاى ايثار و جهاد و شهادت، در درياى خون اقامه نماز نمودند تا مسلمان‏ها به الگوهاى كامل خويش كه رهبرى و پيشوايى امت اسلامى را عهده دارند، اقتدا نمايند و اينگونه به مسجد و نماز اول وقت و جماعت اهميت داده و آن را خط مقدم جبهه بدانند.

ما به عنوان پيروان آن الگوهاى كامل الهى بايد در اين جهت در تمام زواياى زندگى فردى و اجتماعى از آنان پيروى نماييم تا جامعه را از بى‏تفاوتى


1.بحارالانوار،ج45،ص22.

(50)

نسبت به نمازهاى اول وقت در مساجد به ويژه صبحگاهان خارج نماييم. تبليغات، سرمايه گذارى و برنامه ريزى در اين جهت از طرف همه مسئولين مساجد لازم و واجب است.

به گزيده‏ايى از سخنان مقامات معصوم بپردازيم تا از نور دانش آن‏ها راه را يافته و آن طريق را در انديشه و باور، بصورت عملى و كاربردى انتخاب نماييم.

سيره پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در توجه به نماز اول وقت به گونه‏ايى بوده كه همه جا را محل اقامه نماز ارزيابى مى‏نموده و گويا در بيانى رسا، هميشه منتظر آن بوده كه وقت نماز او را در آغوش خويش كشد تا به نماز عشق در محضر معبود خويش بپردازد.

لذا مى‏فرمايد: «جُعِلَتْ لِى الاَرضُ مَسجدا وَ تُرابُها طَهُورا أَينَما أَدرَكَتْنى الصَّلاةُ صَلَّيتُ(1)؛ زمين براى من محل سجده و پاك كننده قرار داده شده، هر زمانى كه نماز مرا دريافت، همانجا نماز را اقامه مى‏نمايم».

جامعه اسلامى بايد فرهنگ نماز را ترويج نمايد، بدان گونه كه همه مردم در وقت نماز به كارها بگوييد وقت نماز است(2) اين سخن برگرفته از كلمات نورانى حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام است كه مى‏فرمايد: «لَيْسَ عَمَلٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الصَّلَاةِ فَلَا يَشْغَلَنَّكُمْ عَنْ أَوْقَاتِهَا شَيْءٌ مِنْ أُمُورِ


1.وسايل الشيعه،ج3،ص423،ح5.

2.شهيد رجايى: به نماز نگوييم كار داريم، بلكه به كارها بگوئيم وقت نماز است.

(51)

الدُّنْيَا(1)؛ هيچ عملى به محضر خداوند عزيز و بزرگ از نماز محبوبتر نمى‏باشد. پس چيزى از كارهاى دنيا نبايد شما را از وقت‏هاى نمازهاى واجب باز دارد».

حضرت در ادامه بيان اين موضوع فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذَمَّ أَقْوَاماً فَقَالَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ يَعْنِي أَنَّهُمْ غَافِلُونَ اِسْتَهَانُوا بِأَوْقَاتِهَا(2)؛ همانا خداوند عزيز و بزرگ، گروههايى را مذمّت نمود كه در قرآن فرمود: كسانى نسبت به نمازهايشان بى توجهند، يعنى آنان غافلند كه وقت نمازها را سبك مى‏شمارند».

راوى مى‏گويد از حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم سؤال نمودم:«اَىُّ الاَعمالِ اَحَبُّ اِلى اللّه‏ِ، قالَ الصَّلوةُ لِوَقتِها(3)؛ كدام كارها در محضر خداوند محبوبترين است؟ فرمود: نماز اول وقت».

از حضرت امام صادق عليه‏السلام نقل شده كه حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مريضى كه در آن رحلت نمودند، بيهوش شدند پس به هوش آمدند، آنگاه فرمود: «لَا يَنَالُ شَفَاعَتِي غَداً مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ الْمَفْرُوضَةَ بَعْدَ وَقْتِهَا(4)؛ كسانى كه نماز را بعد از وقتش به تأخير مى‏اندازند، شفاعت من فرداى (قيامت) به آنان نمى‏رسد».

ابان بن تغلب مى‏گويد، در مشعر الحرام بوديم، نماز را به حضرت امام


1.وسائل الشيعه،ج3،ح4651.

2.وسائل الشيعه،ج3،ح4653.

3.وسائل الشيعه،ج3،ح4649.

4.وسائل الشيعه،ج3،ح4653.

(52)

صادق عليه‏السلام اقتدا نموديم، سپس حضرت به سوى من برگشت و فرمود: «يَا أَبَانُ! الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ الْمَفْرُوضَاتُ مَنْ أَقَامَ حُدُودَهُنَّ وَ حَافَظَ عَلَى مَوَاقِيتِهِنَّ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَهُ عِنْدَهُ عَهْدٌ يُدْخِلُهُ بِهِ الْجَنَّةَ(1)؛ اى ابان! كسى كه حدود نمازهاى پنجگانه واجب را اقامه كند و بر وقت‏هاى آن‏ها حفاظت نمايد، خداوند را در روز قيامت ملاقات خواهد نمود، در حالى كه براى او نزد خداوند تعهدى است كه او را به واسطه آن وارد بهشت مى‏نمايد».

از ابى بصير نقل شده: گفت از حضرت امام باقر عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمود: «كُلُّ سَهْوٍ فِي الصَّلَاةِ يُطْرَحُ مِنْهَا غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ يُتِمُّ بِالنَّوَافِلِ إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا(2)؛ هر سهوى در نماز آن را (از قبولى) دور مى‏نمايد، مگر اين كه خداوند با نافله‏هاى يوميه آن را تمام مى‏نمايد، همانا اول چيزى كه بندگان بوسيله آن حسابرسى مى‏شوند، نماز است، اگر نماز قبول شد، غير آن هم قبول مى‏شود».

آنگاه حضرت در مورد ارزش مراعات حدود وقت نماز فرمود: «إِنَّ الصَّلَاةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَكَ اللَّهُ(3)؛ همانا نماز زمانى كه در اول وقت بالا رود، آنگاه به سوى صاحبش در حالى كه آن نماز آفتابى نور دهنده است، برمى‏گردد و


1.وسائل الشيعه،ج3،ح4633.

2.وسائل الشيعه،ج3،ح4636.

3.وسائل الشيعه،ج3،ح4634.

(53)

مى‏گويد؛ مرا حفظ نمودى، سپس خداوند تو را حفظ نمايد».

در ادامه حضرت امام باقر عليه‏السلام درباره كسانى كه وقت نماز و حدود آن را مراعات نمى‏كنند، فرمود: «وَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَ هِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّهُ(1)؛ و زمانى كه نماز در غير وقتش بدون مراعات حدود آن بالا رود، برمى‏گردد به سوى صاحبش در حالى كه شب ظلمانى و تاريكى است، مى‏گويد: مرا ضايع نمودى، سپس خداوند تو را ضايع نمايد».

زراره نقل مى‏كند كه حضرت امام باقر عليه‏السلام در مورد ارزش نماز اول وقت فرمود: «هَذِهِ الْفَرِيضَةُ مَنْ صَلَّاهَا لِوَقْتِهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا لَا يُوءْثِرُ عَلَيْهَا غَيْرَهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً لَا يُعَذِّبُهُ(2)؛ اين نماز واجب را كسى كه در اول وقتش با شناخت و معرفت به حق آن، اقامه نمايد، غير نماز را بر نماز مقدم ندارد، خداوند براى او برائت و پاكى را واجب مى‏نمايد كه او را عذاب نكند».

اصحاب از حضرت امام باقر عليه‏السلام نقل نموده‏اند كه فرمود: «أَيُّمَا مُوءْمِنٍ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَيْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِينَ(3)؛ هر مؤمنى كه بر نمازهاى واجب، حفاظت نمايد، آنگاه در اول وقت اقامه نمايد، او از غافلين نيست».

از حضرت امام صادق عليه‏السلام نقل شده: «أَنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ قَالَ إِنَّهُ لَيْسَ فِي


1.همان.

2.وسائل الشيعه،ج3،ح4655.

3.همان،ح4651.

(54)

شَرْقِهَا وَ لَا فِي غَرْبِهَا أَهْلُ بَيْتِ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا وَ أَنَا أَتَصَفَّحُهُمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ(1)؛ همانا كه مأمور قبض روح گفت: در شرق و غرب اين جهان هستى خانه ايى نيست، مگر اين كه من در هر روز پنج نوبت به آنان نظر مى‏كنم».

در ادامه حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: إِنَّمَا يَتَصَفَّحُهُمْ فِي مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ فَإِنْ كَانَ مِمَّنْ يُوَاظِبُ عَلَيْهَا عِنْدَ مَوَاقِيتِهَا لَقَّنَهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم وَ نَحَّى عَنْهُ مَلَكُ الْمَوْتِ إِبْلِيسَ(2)؛ همانا ملك الموت در وقت‏هاى نماز به همه نمازگزاران نظر مى‏كند، اگر مواظبت بر وقت نمازها نمايند. موقع جان دادن، شهادت به يگانگى خدا و رسالت رسولش را به او تلقين مى‏كند و او را از شيطان دور مى‏نمايد».

از حضرت امام صادق عليه‏السلام نقل شده كه فرمود: «مَنْ صَلَّى فِي غَيْرِ وَقْتٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ(3)؛ كسى كه در غير وقت نماز را اقامه نمايد، نمازى براى او نيست».

از حضرت امام صادق عليه‏السلام نقل شده كه حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: «أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَعَالَى عَنِ الصَّلَاةِ فَإِنْ زَكَتْ صَلَاتُهُ زَكَا سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَزْكُ صَلَاتُهُ لَمْ يَزْكُ عَمَلُهُ(4)؛ اولين چيزى كه در محضر خداوند از بنده سؤال مى‏شود، نماز است، پس اگر نمازش پاك باشد، بقيه اعمالش پاك مى‏شود و اگر نمازش تزكيه نگردد، كارهايش پاك نمى‏شود». در نتيجه باقى اعمالش پاك نمى‏شود.


1.همان،ح4637.

2.بحارالانوار،ج6،ص169.

3.وسائل الشيعه،ج3،ح4638.

4.همان،ح4643.

(55)

پيام‏ها:

1. آثار نماز اول وقت؛ ماندگار بودن عمل، فاسد نشدن آن به وسيله عوامل ديگر، امان نامه گرفتن از عذاب الهى، توجه ملك الموت در موقع جان دادن، اهل ذكر شدن، نجات از سرزنش الهى، رسيدن به شفاعت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، ورود به بهشت، محترم شمردن نماز، مشمول دعاى خير خداوند.

2. نماز اول وقت ضريب قبولى را بالا مى‏برد.

3. در موقع نماز، به همه فرمان‏ها و دستورات بگوييم كه حكم خداوند مقدم‏تر است.

4. اساس دين را در اول وقت محكم كنيم.

5. ارزش و بركت همه كارها به قبولى نماز وابسته است.

6. نماز امام زمان و اولياى الهى در اول وقت به محضر خدا مى‏رسد. كارى كنيم كه نماز ما هم همراه آن بالا رود و به بركت مقربين درگاهش قبول گردد.

(56)

فصل ششم

اعـتـكـاف در مساجد(1)

سيره پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در سازندگى انسان‏ها، توجه به اعتكاف، عبادت در خلوت و حضور در مسجد مى‏باشد. آنگاه در محضر حضرت ربوبى به وسيله آن عبادت ويژه، رسيدن به كمالات و تقرب به خداوند تحقق مى‏يابد.

حضرت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم اين مراسم خاص و انسان ساز را زمانى در غار حراء، قله جبل النور، در مكه مكرمه اجرايى و عملى مى‏نمايد. روز ديگر در مسجد النبى واقع در مدينة المنوره خودشان بنيان آن را نهادند و اين كلاس سازندگى و عبادى اعتكاف را تشكيل مى‏دهند.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بر آن بود، كه دهه آخر ماه رمضان را در مسجد معتكف گردند. بستر را در آن مكان مقدس مى‏انداختند، عبادتى را در مهمانخانه الهى در ماه ضيافت خدا آغاز گر بودند تا خود را در محضر معبود


1.براى تفصيل بحث اعتكاف از جهت آيات و روايات و احكام به كتاب اعتكاف نجواى عاشقانه از همين نويسنده مراجعه نماييد.

(57)

خويش به عبادت زينتبخش گردند. اگر سالى به واسطه جنگى توفيق آن ده شبانه روز اعتكاف آخر رمضان را از دست مى‏دادند. قضاى آن را در ايام ديگر جبران مى‏نمودند. راستى كه آن عصاره وجود چه لذتى از اين مراسم ويژه مى‏بردند كه ما نمى‏توانيم آن را در ذائقه خويش بچشم و به آن عشق ورزيم.

«وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِى جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَ الْبَادِ؛(1) مسجد الحرامى كه براى مردم مقيم مكه؛ حاضر و مسافر، مساوى قرار داديم».

اين آيه بيانگر آن است كه همه مى‏توانند، نماز را تمام و اعمال حج را بگونه‏ايى واحد عمل نمايند و اهل مكه فضيلتى ندارند و عاكف بمعناى مقيم است و لذا چون او چند روزى را در مسجد قصد اقامت مى‏نمايد، معتكف مى‏گويند.

خداوند درباره شرايط ويژه اعتكاف كه بعضى اعمال حلال بر انسان در آن زمان حرام مى‏گردد، مثل: حالت احرام عمره و حج مى‏فرمايد: «وَ لاَ تُباشِرُوا هُنَّ وَ اَنْتُم عاكِفُونَ فِى الْمَسَاجِد؛(2) در حالى كه در مسجد معتكف هستيد، با زنان آميزش نكنيد.»

از ابن عقيل نقل شده: «اَلاِعْتِكافُ عِنْدَ آلِ رَسُولِ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم لا يَكُونُ اِلاّ فِى مَساجِدَ و اَفْضَلُ اِلاعْتِكافِ فِى الْمَسْجِدِ الحَرامِ وَ مَسْجِدِ


1. حج (22): 25.

2. بقره (2): 187.

(58)

الرَّسُولِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم وَ مَسجِدِ الكُوفَةِ وَ سائِرِ الاَمْصارِ مَساجِدُ الجَماعاتِ؛(1) اعتكاف نزد آل رسول خدا جزء در مساجد نبوده است و افضلترين اعتكاف با افضيلترين اعتكاف در مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد كوفه و مسجدهايى كه مردم در ساير شهرها در آن جهت اقامه نماز جماعت، اجتماع مى‏كنند». مراد مساجدى است كه اختصاص به گروه و طايفه خاصى ندارد.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود:«جَوازُ الاِعْتِكافِ فِى كُلّ مَسجِدٍ صَلىّ فِيهِ اِمَامُ عَدلٍ صلاةَ الجُمعَةِ جَماعةً وَ فِى الْمَسجِدِ الَّذى تُصَلِّىَ فِيهِ الجُمعَةِ بِاِمامٍ وَ خُطْبَةٍ؛(2) در هر مسجدى كه امام عادل نماز جمعه را به جماعت اقامه كند و در مسجدى كه نماز جمعه با امامت و خطبه اقامه مى‏گردد، اعتكاف جايز است».

از دو روايت ذكر شده بهره مى‏گيريم. مساجدى كه امام عادل كه حقايق را در آنجا بيان مى‏كند و خطبه و نماز جمعه را زنده مى‏نمايد، امتياز خاصى بر مساجد ديگر دارد. اين به روشنىِ نقش امام جماعت در برترى و فضيلت مساجد بيان مى‏كند. ارزش مسجد الحرام و مسجد نبوى و كوفه و مسجد الاقصى جهت فضيلت بالاتر، بخاطر آن است كه حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و انبياى عظام عليهم‏السلام در اين مكانهاى مقدس نماز و خطبه را


1. وسايل‏الشيعه، ج7، ص 397.

2. وسايل‏الشيعه، ج7، ص 403، روايت چهاردهم.

(59)

زنده نموده‏اند.

پيام‏ها:

1. مسجد موضوعيت در تحقق اين عبادت ويژه دارد.

2. ماندن چند روز در خانه خدا، با توجه به منع بعضى از كارها،(محرمات در حال اعتكاف) سازندگى و تأثير گذارى خاصى را به همراه دارد.

3. خوابيدن در مسجد مكروه است، اما براى معتكف اشكالى ندارد، بلكه آن لحظات خواب هم از اجزاى آن عبادت بزرگ محسوب مى‏گردد.

4.ايام اعتكاف، لحظات انس با ميزبان در ضيافت شبانه روزى مى‏باشد كه استمرار اين ارتباط موجب معرفت و شناخت بيشترى مى‏گردد.

5. افضل اعتكاف در مساجد چهارگانه (1) مى‏باشد، در نتيجه مى‏توان بيان كرد كه در مساجد ديگر اعتكاف با فضيلت كمترى جايز و صحيح است.


1.مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد كوفه، مسجد الاقصى.

(60)

فصل هفتم

آراسـتـگـى اهـل مـسـجـد

آراستگى و زيبايى، مطلوب فطرى همه انسان‏هاست. لذا هركسى كه مى‏خواهد، در مسافرت و بزمى، عروسى و مجلس مهمى شركت نمايد. سعى مى‏نمايد، زيبايى خويش را از جهات ظاهرى و لباس حفظ نمايد. حال بايد همه مسلمين توجه نمايند، اگر مى‏خواهند به خانه معشوق و محبوب خويش جهت اساسى‏ترين عمل عبادى نماز وارد صحنه شوند، بايد آراستگى و زيبندگى را در سطح عالى خودش حفظ نمايند.

در مورد آراستگى ظاهرى و باطنى جهت ورود به مساجد به گزيده ايى از آيات و روايات مى‏پردازيم:

خداوند سبحان در قرآن به همه فرزندان آدم كه براى سجده و عبادت در محضرش آماده مى‏شوند، دستور آراستگى مى‏دهد:«يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ(1)؛ اى فرزندان آدم در هر عبادت و مسجدى، خودتان را مزيّن


1.اعراف(7):31.

(61)

نماييد و بخوريد و بيآشاميد و اسراف نكنيد، همانا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمى‏دارد». اما زيادروى در خوردن و آشاميدن چون با زيبايى حقيقى عبادت در آن حال عرفانى و ملكوتى سازگارى ندارد، در اين آيه شريفه بيان شده يا به خاطر اين كه اسراف از گناهان است، وجود آن مانع قبولى در كيفيت عبادت الهى مى‏گردد.

حضرت زين العابدين عليه‏السلام در برخورد با مسجد و نماز و آراستگى راهى را انتخاب نموده‏اند كه گويا خود را در محضر خدا و بهشت و حوريه‏ها ديدند:«خَرَجَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه‏السلام لَيْلَةً وَ عَلَيْهِ جُبَّةُ خَزٍّ وَ كِسَاءُ خَزٍّ قَدْ غَلَّفَ لِحْيَتَهُ بِالْغَالِيَةِ فَقَالُوا فِي هَذِهِ السَّاعَةِ فِي هَذِهِ الْهَيْئَةِ فَقَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَخْطُبَ الْحُورَ الْعِينَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ(1)؛ حضرت امام سجاد عليه‏السلام شبى (از خانه) خارج شد كه بر او پيراهنى از پشم و عباى پشمى بود، محاسنش را با بوى خوش و سياه رنگ پوشانده بود.

پس براى امام گفتند: در اين ساعت با اين وضع به كجا مى‏رويد؟

حضرت فرمود: همانا مى‏خواهم از حوريه‏هاى بهشتى نزد خداوند عزيز و بزرگ در اين شب خواستگارى نمايم».


1.وسايل الشيعه، ج3، ص503، ح2.

(62)

از آنجا كه تاريكى با زينت و شادابى مخالف است، لذا روشنايى و چراغ‏ها موجب زيبايى و سرور مى‏گردد. در عروسى‏ها و جشن‏ها از نور و چراغ بيشترى بهره مى‏گيرند، پس مساجد هم بايد با نورپردازى، آراستگى خاصى پيدا نمايند.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«مَنْ أَسْرَجَ فِي مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ السِّرَاجِ(1)؛ هركس در مسجدى از مساجد خدا چراغى بيافروزد تا زمانى كه روشنايى از آن چراغ در آن مسجد است، فرشتگان و حاملات عرش برايش استغفار مى‏نمايند».

پيام‏ها:

1. بايد براى مسجد رفتن از بهترين لباس و عطر و آراستگى استفاده نمود.

2. مساجد بهترين مكان و مجلس براى مؤمن مى‏باشد، پس او بايد بيانديشد، چگونه به محضر خداوند مشرف مى‏شود؟

4. خداوند براى مزيّن شدن در حال نماز و مسجد، فرمان براى همه فرزندان آدم صادر نموده، پس آراستگى تكليف الهى است.

5. براى رفتن به نيكوترين مكان‏ها كه بهشت است و ديدن زيباترين حوريه‏ها، بايد با زيباترين حالت ظاهرى و باطنى وارد گشت.


1.من لا يحضره الفقيه،ج1،169.

(63)

فصل هشتم

احـكـام مـسـجـد

1. نجس نمودن مسجد، فرش و درب، ديوار و سقف داخلى و خارجى حرام است.

2. پاك نمودن مسجد واجب، تأخير طهارت جايز نيست.

3. اگر مسجد را غصب كردند يا تبديل به خانه نمودند، حكم طهارت و نجاست تغيير نمى‏كند.

4. خسارات وارده بر مسجد را نجس كننده عهده‏دار است.

5. بردن اشياء نجس و نجس شده به داخل مساجد، اگر بى‏احترامى به مسجد باشد، حرام است.

6. روضه خوانى اگر مانع اقامه نماز باشد، اشكال دارد.

7. مسجد را تزيين به طلا و مجسمه جايز نيست، نقاشى گل و بوته مكروه است.

8. فروش وسايل مسجد حرام است، در هر صورت اشياى مسجد بايد مورد مصرف آن مسجد يا مسجد ديگر قرار گيرد و اگر امكان ندارد، تبديل به پول

(64)

و در مسجد يا مساجد ديگر خرج شود.

9. تخريب مسجد به علت كوچكى و فرسودگى جهت تبديل به احسن جايز و گاهى لازم است.

10. نظافت، روشنايى و هواى مناسب با فصل‏هاى سال، مستحب مى‏باشد.

11. خواندن نماز تحيت مسجد، مستحب است.

12. خوابيدن و شعر خواندنى كه در آن پند و موعظه نيست، مكروه مى‏باشد.

13. آب دهان انداختن، گمشده را اعلام كردن، مكروه است.

14. ورود بچه و ديوانه و سير خورده به مساجد كه بويش اذيت كننده باشد، مكروه است(1).

15. صحبت دنيوى و كار كردن در مساجد مكروه مى‏باشد.


1.رساله حضرت امام خمينى(ره).

(65)

فصل نهم

عـمـران مـسـاجـد

در طول تاريخ هميشه حاكمان جائر، متوليان امور، براى حفظ منافع خود نمى‏گذاشتند مسجدها از جهات مختلف آباد، مورد استفاده جامع اسلام و مسلمين گردد، مطالب حق و عدل تفسير و بيان شود و اسلام حقيقى و ناب براى مردم روشن گردد. مسجدها را از جهات آبادانىِ كمّى و كيفى و حضور مردمى تخريب مى‏كردند. اگرچه ظاهر آن را حفظ مى‏نمودند. حتى گاهى ظاهر را هم توجه نكرده، مساجد را با گلوله و بمب‏هاى آتش زا و انفجارى تخريب كرده، انسان‏ها را به خاك و خون كشيده‏اند.

مارقين محراب مسجد كوفه را به قتلگاه وصى بر حق پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام تبديل نمودند. در زمان معاصر سالهاست كه صهيونيست‏ها، مسجد الاقصى در فلسطين اشغالى را به خون مسلمين رنگين نموده‏اند.

در جمعه خونين مكه مكرمه صدها مهمان خدا به شهادت رسيدند.

مسجد گوهرشاد مشهد در ايران را رضا شاه ملعون به گلوله بست.

(66)

مسجد بابرى هند توسط گروههاى هندوى افراطى به آتش كشيده شد.

مسجد كرمان در ايران همراه با كتاب اللّه‏، بوسيله محمد رضا شاه پهلوى به آتش كشيده شد، آنگاه به خون نمازگزاران رنگين و سند جنايات حاكمان ستمكار گرديد. اينان و تمام كسانى كه به نحوى مساجد را از رونق انداخته‏اند، جاذبه‏هاى آن را تخريب نموده و مانع بيان ذكر الهى، قرآن و نهج البلاغه و دفاع از مظلوم و دشمنى با ظالم شده‏اند از مصداق ستم پيشگانى هستند كه قرآن مى‏فرمايد: «وَ مَن اَظلَمَ مِمَّن مَنَعَ مَساجِدَ اللّه(1)؛ چه كسى ظالمتر از آنانى است كه مانع از مسجدهاى خدا مى‏شوند».

مسئوليت عمران مساجد در وحى رسول الهى به عهده انسان‏هاى با ايمان است؛ زيرا ديگران لياقت اجراى اين مقام الهى و قرآنى را ندارند. كسى كه به خدا مؤمن نيست، چگونه مى‏خواهد خانه معبود را آباد نمايد. بر اين مبنا بايد شرايط آباد گران مساجد و مراتب آن را با استفاده از آيات و روايات بيان نماييم.

üعمران مساجد در قرآن و روايات

«إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآْخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ(2)؛همانا كسانى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند و آنان كه نماز را اقامه و زكات را پرداخت مى‏كنند و آنهايى كه جز از خداوند نمى‏ترسند، آنانى كه از هدايت


1.بقره(2):144.

2.همان،18.

(67)

يافتگان مى‏باشند مساجد خدا را آباد مى‏نمايند».

در قرآن حقيقت ايمان به خدا و معاد با عنوان آبادى مساجد و خدمتگزارى در خانه خداوند مرتبت گشته است:«أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآْخِرِ وَ جاهَدَ في سَبيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمينَ(1)؛ آيا آب دادن به حاجيان و آبادى مسجد الحرام را شما مثل ايمان به خدا و روز قيامت و جهاد در راه خدا قرار مى‏دهيد، آن‏ها نزد خداوند مساوى نمى‏باشند و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند».

نكته: كسانى كه عنوان خدمت در مساجد را بدون داشتن ايمان انتخاب نمايند، ظالمينى هستند كه توفيق هدايت نمى‏يابند.

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ يَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِيمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ(2)؛ زمانى كه ديديد، مرد عادت به حضور در مساجد نمود، آنگاه شاهد باشيد كه او ايمان به خدا و روز قيامت دارد، براى اين كه خداوند در قرآن مى‏فرمايد: همانا كسانى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، مساجد را آباد مى‏نمايند».

خداوند درباره مشركين و كفار كه حق شركت در كارهاى مسجد را جهت عمران و آبادى ظاهرى و حقيقى ندارند، مى‏فرمايد: «ما كانَ لِلْمُشْرِكينَ أَنْ


1.همان،19.

2.مستدرك الوسائل،ج3،ص362.

(68)

يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللّهِ شاهِدينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِي النّارِ هُمْ خالِدُونَ(1)؛ براى مشرك‏ها نمى‏باشد كه مساجد خدا را آباد نمايند، مشركينى كه بر عليه خودشان شاهد بر كفر هستند، آنان (با انتخاب راه شرك و كفر) كارهاى خودشان را نابود كردند و براى هميشه در آتش هستند».

حضرت على عليه‏السلام در حكمت 369 درباره قرآن و اسلام و مسجد كه ابزار تقويت و تبليغ از اسلام و قرآن است، مى‏فرمايد: «وَ قَالَ عليه‏السلام يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ(2)؛ زمانى بر مردم مى‏آيد كه در ميان آنان از قرآن به غير از خط و ظاهرش چيزى نمانده و از اسلام جز اسمش چيزى نمى‏باشد».

حضرت در مورد حقيقت عمران مساجد مى‏فرمايد:«وَ مَسَاجِدُهُمْ يَوْمَئِذٍ عَامِرَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى سُكَّانُهَا وَ عُمَّارُهَا شَرُّ أَهْلِ الْأَرْضِ(3)؛ و مسجدهاى مردم در آن زمان از جهت ساختمان آباد است از جهت هدايت تخريب شده، ساكنين و آباد كنندگان مسجدها بدترين اهل زمين مى‏باشند».

با توجه به مفهوم و منطوق سخنان روشنگرانه مولاى عارفان حقيقت عمران و آبادى مساجد به دو قسم تقسيم مى‏گردد. ظاهر مسجدها، ساختمان، فرش و... و باطن آن‏ها كه هدايتگرى و روشنگرى مى‏باشد.


1.توبه(9):17.

2.نهج البلاغه، حكمت369.

3.نهج البلاغه، حكمت369.

(69)

حضرت اشاره مى‏كند كه از مغز و اصل اسلام و قرآن و جايگاه ارزشى عمران مساجد خبرى نيست، گويا مسجد ضرارها زياد مى‏شود، اشرار از نمادهاى دينى سوء استفاده مى‏نمايند، مسلمين در جهت ايمان و تقويت آن گامى بر نمى‏دارند يا توفيق مسئوليت‏پذيرى در جهت زنده و آباد نمودن قرآن و اسلام و مسجد را ندارند.

üشرايط آباد كنندگان مساجد

1. موحّد و مؤمن به خدا بودن.

2. ايمان به وحى و نبوت داشتن.

3. ايمان به معاد، مرگ و بهشت و جهنم، برزخ و دوزخ داشتن.

4. اهل اقامه نماز باشند.

5. زكات را پرداخت نمايند.

6. فقط از خداوند بترسند.

7. از هدايت يافتگان الهى باشند.

8. عادت به حضور در مساجد داشته باشند.

9. مشرك و كافر نباشد.

üمراتب عمران مساجد:

الف) ظواهر عمران:

1. نظافت؛ تميز بودن از گرد و غبار و... .

2. پاك بودن تمام اجزاى مسجد از درب، ديوار، فرش، سقف و... .

(70)

3. زيبا و جالب بودن ظواهر، هواى مناسب در فصل‏هاى مختلف سال.

4. زيبايى محل كفشدارى و طرح مناسب.

5. منظم بودن گنجينه‏هاى قرآن و مفاتيح و كتاب‏ها.

6. سرويس بهداشتى مناسب مجهز به آب سرد و گرم.

7. آب آشاميدنى مناسب.

ب) حقيقت عمران:

1. حضور مردم جهت كسب معنويت و انجام وظيفه دينى.

2. مسجدها بايد همراه با امام جماعت مدير و با تقوى، رهبرى و سياستگزارى را براى هدايت نسل جوان اجرايى نمايد تا حقيقت آبادى خانه‏هاى خداوند محقق گردد.

3. بيان احكام الهى و هدايتگرى قوى براى اقشار مختلف، بالأخص نسل جوان.

4. اقامه قرآن، آموزش اصول اعتقادى، احكام، سياسى و... كه مسلمانان نياز دارند.

5. افراد كم سليقه و سوء استفاده كننده بايد در مسئوليت و مديريت مساجد دخالت نداشته باشند.

üمسئوليت پذيرى در مساجد:

از زمان قبل از اسلام عنوان‏هاى خدمتگزارى در مسجد الحرام مورد توجه مردم مكه بوده، به گونه‏اى كه بزرگان مكه به آن افتخار نموده، آن را به خود

(71)

اختصاص مى‏داده‏اند.

در سيره نبوى و بيانات آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ؛ خادم مسجد بودن و پذيرايى از مهمانان و زائرين الهى جايگاه ويژه داشته و دارد تا آنجا كه اوصياى آن سفير الهى به صورت گمنام خدمتگزار مهمانان خانه خدا بوده‏اند.

خداوند سبحان اين خدمتگزارى را به آنانى واگذار نموده كه از سخت‏ترين امتحانات سرافراز بيرون آمده‏اند، تسليم مخلص الهى گشته و مقام نبوت و امامت جامعه را از محضر خداوند يافته‏اند.

خدمت در مساجد به صورت خاص در مسجد الحرام از عهد الهى نسبت به پيامبرش حضرت ابراهيم خليل الرحمان و اسماعيل ذبيح اللّه‏ عليه‏السلام شمرده شده است.

قرآن مى‏فرمايد:«وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ(1)؛ با حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام عهد بستيم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و اعتكاف‏كنندگان و ركوع و سجده‏كنان، پاك و تميز نماييد».

خداوند خطاب به دو نفر از انبياى خود كه به مقام ويژه تقرب الهى نايل گشته‏اند، مى‏فرمايد: خانه مرا براى بندگانم كه به مهمانى من وارد مى‏شوند، مهيا نماييد.


1.بقره(2):125.

(72)

خانه بايد از هر گونه زشتى و ناپاكى، رجس و پليدى، شرك و بت پرستى پاك سازى گردد، مسجد محل تجلّى معنويت و روحانيت، عبادت و بندگى خداوند مى‏باشد.

در انديشه نبوى خدمت رسانى در مسجد جايگاه ويژه دارد.

وقتى به مسجد رفته و به عبادت الهى مى‏پردازيد، لباس زيبا و تميز، ظاهرى آراسته از مو و نظافت، معطر شدن در محضر الهى را مراعات نماييد.

پيام‏ها:

1. همه مسلمين وظيفه قطعى و واجب دارند تا مساجد را در تمام جهات عمرانى، آباد نمايند.

2. مساجد بايد مرتب مثل نانوايى، غذاى تازه و جديد در هر وعده براى واردين عرضه نمايد.

3. عمران حقيقى مساجد، هدايتگرى فكرى و عملى بوسيله قرآن و عترت مى‏باشد.

4. در آبادانى مساجد، بايد برائت و دافعه نسبت به آفات تأثير گذار محقق گردد؛ زيرا شرك و نفاق و كفر در هر مرتبه ايى مى‏توانند مخرّب خانه توحيد باشند.

5. هركس قدرت و توان بيشترى در زمينه‏هاى فرهنگى، سازندگى و اقتصادى دارا باشد، وظيفه سنگين‏ترى را در قبال آباد نمودن مسجدهادارد.

(73)

فصل دهم

نـمـاز در مـسـجـد

فلسفه تشريع مسجد، جهت برگزارى نمازهاى واجب به صورت جماعت مى‏باشد تا اين مانور عبادى جمعى در خانه خدا تأثيرگذار گردد از طرفى اقامه پنج وعده نماز جماعت در مساجد تأكيد شده و ترك آن موجب توبيخ و سرزنش گرديده است. لذا در فتواى فقهاى عظام آمده كه نماز نافله در مسجد مكروه است. در نتيجه تاثير عبادت در خلوت بر كسى پوشيده نيست. اما نماز جماعت هم آثار ويژه خودش را دارا مى‏باشد، لذا با توجه به جايگاه اختصاصى مسجد در محضر خداوند از مقامات عصمت در مورد اقامه نماز و برگزارى جماعت در آن مكان مقدس سؤالاتى مطرح شده كه آن رهبران الهى جواب فرموده‏اند: اقامه نماز فرادى در مسجد مقدم بر نماز جماعت در غير مسجد مى‏باشد.

نماز فرادى در مسجد الحرام و مساجد نبوى و كوفه و قبيله و محله بهتر از جماعت در منازل مى‏باشد.

حضرت امام صادق عليه‏السلام در مورد ارزش نماز در مسجد مى‏فرمايد: «اَنَّ

(74)

رَجُلاً يُصَلّى بِنا نَقتَدى بِهِ فَهُوَ اَحَبُّ اِلَيْكَ أَو فِى المَسجد؟ قالَ: المَسجِدُ أَحَبُّ اِلىَّ(1)؛ همانا مردى نماز مى‏خواند، ما به او اقتدا نموديم، پس آن عمل نزد شما محبوبتر است يا در مسجد؟ حضرت فرمود: مسجد نزد من محبوبتر است».

حضرت امام رضا عليه‏السلام مى‏فرمايد:«اَلصَّلاةُ فِى مَسجِدِ الكُوفَةِ فَردا أَفضَلُ مِن سَبعينَ صَلاةً فى غَيرهِ جَماعَةً(2)؛ نماز در مسجد كوفه فرادى با فضيلت‏تر از هفتاد نماز جماعت در غير آن مسجد است».

حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «اَلصَّلاةُ الرَّجُلُ فِى مَنزِلَهُ فَرْدا هَباءٌ مَنثُورٌ لا يَصعَدُ مِنهُ اِلَى اللّه‏ِ شَيى‏ءٌ(3)؛ همانا نماز مرد در منزلش به صورت فرادى پنبه‏زده شده‏ايى است كه چيزى از آن به محضر خداوند نمى‏رسد».

حضرت در ادامه فرمودند:«وَ مَن صَلّى فِى بَيتِهِ جَماعَةً رَغبَةً عَن المَسجِدِ فَلا صَلاةَ لَهُ وَ لا لِمَن صَلّى يَتْبَعُهُ اِلاّ مِن عِلَّةٍ تَمْنَعُ مِنَ المَسْجد(4)؛ و كسى كه در خانه‏اش نماز جماعت را از روى توجه به جماعت و بى اعتنايى نسبت به مسجد اقامه نمايد، براى او نمازى نيست(نمازش كيفيت قبولى ندارد) و نه براى كسى كه پيروى او نمايد، مگر اينكه از روى عذرى باشد كه مانع از مسجد رفتن گردد».

پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى الصَّفِّ


1.وسايل الشيعه،ج3،ص512،ح3.

2.همان، ح2.

3.همان، ح5.

4.همان.

(75)

الأَوَّل وَ فِي رَوايَةٍ عَلَى الصَّفِّ المُقَدَّم(1)؛ همانا خداوند و ملائكه بر بنيان گذاران صف اول يا صف مقدم نماز جماعت درود مى‏فرستند».

پيام‏ها:

1. بايد نمازها را جهت تأثير گذارى در مسجد اقامه نمود.

2. نماز جماعت در صف اول داراى فضيلت ويژه است.

3. اقامه نمازهاى واجب در خارج از مسجد اثر وجودى كاملى ندارد.

4. محبوب نزد معبود ما، اقامه نماز در مسجد است.

5. مسلمين جهت اجراى فرمان الهى بايد حضور در مساجد داشته باشند.

6. كسانى كه صف اول نماز جماعت را تشكيل مى‏دهند، مورد دعا و رحمت خداوند و ملائكه قرار مى‏گيرند.

7. خداوند سبحان در كتاب‏هاى آسمانى اديان گذشته، اهميت زيادى براى خانه‏ها و زائرينش قايل شده است.


1.فقه القرآن، ج1،ص140.

(76)

فصل يازدهم

مسجد و آغاز معراج

تقدس و عظمت مسجد در سازندگى بندگان الهى به ويژه سفيران خداوند كه داراى مقام نبوت و رسالت بوده‏اند، جايگاه رفيع آن خانه خدا را بيانگر است. پيامبران با عبادت معبود خويش در مسجد، ساخته شده و از همان جا به محضر قرب الهى رسيده‏اند.

لذا مسجد باند پرواز انسان مؤمن به درگاه اوست. انبيا و اولياى خداوند، با اظهار بندگى خويش به معرفت خدايى راه يافتند، اين دانشگاه سازندگى و برازندگى، داراى كتابى به نام قرآن كريم و معلمى به نام پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم كه محل تدريس آن، مكانى به نام مسجد است.

حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى فرمايد:«اَلصَّلوةُ مِعراجُ الْمُؤمِن(1)؛ نماز باند پرواز انسان با ايمان است».

پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم باند پروازش در آغاز سفر روحانى، جسمانى معراج از مسجد الحرام آغاز مى‏گردد. آنگاه در روى زمين به مسجد الاقصى منتهى


1.بحارالانوار،ج79،ص303.

(77)

مى‏گردد. سپس از آنجا تا «قابَ قَوسَينِ اَوْ اَدْنى(1)؛پيامبر به محضر خداوند به اندازه دو انحناى كمان يا كمتر نزديك شد». بالا مى‏رود. اين تقرب و نزديكى به مقام قرب الهى براى بالاترين شخصيت عالم وجود، عصاره آفرينش، پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، در مسجد اتفاق مى‏افتد.

خداوند در مورد سفر روحانى و جسمانى معراج پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصير(2)؛ منزه است آن خدايى كه بنده‏اش را شبى از مسجد الحرام تا مسجد الاقصى حركت داد، مسجدى كه خودش و اطرافش را مبارك نموديم تا آياتمان را به او (پيامبر اعظم) نشان دهيم، همانا شنيدنى‏ها و ديدنى‏ها و فهميدنى‏ها در محضر خداوند است».

مسجد الاقصى كه همان قدس شريف است، حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم درباره عظمت آن فرمود: «اِنَّ الصَّلوةَ فيهِ كَاَلفِ صَلاةٍ فِى غَيرِه(3)؛ همانا نماز در مسجد الاقصى مثل هزار نماز در غيرش مى‏باشد». خانه ايى را كه بنّايش حضرت سليمان بن داود است و محل سفر آسمانى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم به محضر الهى مى‏باشد(4). زيارت آن خانه و نماز در آن مكان مقدس ثواب جهاد و شهادت در راه خدا را دارا مى‏باشد. حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم


1.نجم(53):9.

2.اسراء(17):1.

3.كنز العمال،ج12،ح35061.

4.سنن ابن ماجه،ج1،ح452.

(78)

درباره كسى كه از آن مكان براى حج يا عمره محرم مى‏شود، فرمود: «او مثل كسى است كه امروز از مادرش متولد شده است(1)».

حضرت رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«قالَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ: مَن زارَنِى فِى بَيْتى اَوْ مَسْجِدِ رَسُولى اَوْ فِى بَيْتِ المَقْدِسِ فَماتَ ماتَ شَهيدا(2)؛ خداوند فرموده است: هركس مرا در خانه‏ام (مسجد الحرام) يا در مسجد پيامبرم (مسجد النبى) يا در بيت المقدس زيارت كند و بميرد، همانند شهيد جان سپرده است».

پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«اُتيتُ بِدابَّةٍ... فَرَكِبْتُ وَ مَعى جِبرَئيل عليه‏السلام فَسِرْتُ... ثُمَّ دَخَلْتُ بَيْتَ المَقْدِسِ فَجُمِعَ لِىَ الاَنْبياءُ عليه‏السلام فَقَدَّمَنى جِبْرَئيلُ حَتّى اَمَمْتُهُمْ...(3)؛ دابه‏اى (مركبى آسمانى) براى من آورده شد... در حالى كه جبرئيل عليه‏السلام با من بود، سوار شدم و به سير پرداختم (سفر معراج را آغاز كردم)... سپس به بيت المقدس داخل شدم. همه پيامبران عليهم‏السلام به خاطر من گرد آمده بودند. سپس جبرئيل مرا پيش فرستاد تا آنان را در اقامه نماز جماعت، امامت نمودم...».

نماز جماعت همه انبياى الهى در مسجد الاقصى به امامت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و حضور جبرئيل امين برگزار گرديد.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«مَنْ زارَ بَيتَ المَقدِسِ مُحتَسِبا اَعْطاهُ


1.كنز العمال،ج5،35072.

2.كنزالعمال،ج12،ح35004.

3.الاحاديث القدسيه،ج1،ص136.

(79)

اللّه‏ُ اَجرَ اَلفِ شَهيدٍ(1)؛ آنكس كه بيت المقدس را زيارت كند، در حالى كه به حساب خداوند بگذارد، خداى متعالى، اجر هزار شهيد را به او عطا مى‏كند».

پيام‏ها:

1. براى تقرب و معرفت به خدا، حضور در مساجد لازم مى‏باشد.

2. مساجد باند پرواز الهى است.

3. كارهاى مهم را از مسجد آغاز نماييد، چنانچه اگر كارى با نام خداوند و در زمان و مكان مقدس انجام پذيرد، داراى بركات و خيرات خاصى مى‏گردد.

4. مساجد سرآغاز كلاس و درسى براى رسيدن به حقايق و كشف و شهود است.

5. جايگاه مسجد الاقصى و دفاع از آن، حضور يافتن در آن مكان مقدس براى نماز و زيارت خداوند، در جايگاه ويژه فضيلت مى‏باشد. به خصوص امروز كه اين مكان مقدس مورد هجوم استكبار و كفر جهانى؛ آمريكا و اسرائيل مى‏باشد.


1.الانس الجليل،ج1،ص229.

(80)

فصل دوازدهم

كـيـفـيـت مـسـجـدسـازى

üمسجدسازى در سيره و گفتار

در روزهاى اول هجرت به مدينه منوره، مسجدسازى آن سفير الهى آغاز شد. دو مسجد در محله قبا ساخته شد، يكى در روزهاى ورود پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم به محله قبا و سكونت موقت آن حضرت تا اين كه حضرت على عليه‏السلام و بقيه اهل بيت او از مكه آمده، به او ملحق گردند كه آن مسجد به نام قبا مشهور گرديد. دومين مسجد توسط منافقين مدينه در سال آخر عمر آن حضرت، زمانى ساخته شد كه به جنگ تبوك رفتند، آنگاه در بازگشت، وحى الهى نازل شد كه آن مسجد براى ضربه زدن به اسلام و مسلمين ساخته شده است. فرمان تخريب آن از جانب خداوند، خطاب به رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم صادر گشت، سپس به دست آن جهادگر بزرگ الهى خاتم النبين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در رزمى ديگر در جبهه هجوم فرهنگى آن مسجد را كه در مقابل مسجد قبا ساخته شده بود، تخريب نمودند.

خداوند در قرآن و رسولش در احاديث درباره توصيف و مقايسه آن دو

(81)

مسجد مطالب روشنگرانه‏ايى بيان نموده‏اند كه درس عبرت و الگويى براى همه مسجد سازان مى‏باشد. بهترين راه براى مسجدسازى آن است كه بر اساس نيت خالص بنا شود، آنگاه شناسايى دشمن در آيات به گونه‏ايى طرح گرديده كه در طول تاريخ هركس بخواهد از مسجد سوء استفاده نمايد، ملاك‏ها و ميزان هايش در قرآن مطرح و بيان گرديده است.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«مَنْ بَنَى مَسْجِداً فِي الدُّنْيَا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ شِبْرٍ مِنْهُ أَوْ قَالَ بِكُلِّ ذِرَاعٍ مِنْهُ مَسِيرَةَ أَرْبَعِينَ أَلْفَ عَامٍ مَدِينَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ وَ دُرٍّ وَ يَاقُوتٍ وَ زُمُرُّدٍ وَ زَبَرْجَدٍ وَ لُوءْلُوءٍ الْحَدِيثَ وَ فِيهِ ثَوَابٌ جَزِيلٌ(1)؛ كسى كه مسجدى را در دنيا بنا نمايد، خداوند به تعداد هر وجب از آن يا به اندازه هر نيم متر از آن (50 سانتى متر) شهرى از طلا و نقره و دُرّ و ياقوت و زمرّد و زِبَرجَد و لُؤلُؤ كه به اندازه مسير چهل هزار سال است، عطا مى‏كند و... در آن ثوابى بزرگ است».

üسيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مسجدسازى

آن الگوى كامل انسانى، پيامبر عظيم الشأن اسلام كه تجلى همه اسما و صفات حسناى الهى است، در بيان و عمل خويش، ساخت و ساز مسجد و آماده نمودن عبادتگاه مسلمين را در بهترين گفتارها و رفتارها بيان نموده است. اولين مسجدى كه پاينده و ماندگار مى‏باشد، آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نزديك مدينة منوره در محله قبا ساختند كه الآن به واسطه توسعه شهر،


1.وسائل الشيعه، ج3،ص486،ح4.

(82)

محله قبا با مدينه يكپارچه گرديد.

مسجد قبا كه بارها بازسازى گرديده، الآن مورد توجه زائرين و مردم مدينه مى‏باشد، فضيلت نماز نافله و واجب در آن مسجد از زبان گوياى حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم اين گونه بيان شده است: «مَنْ تَطَهَّرَ فى بَيْتِهِ ثُمَّ أَتى مَسْجِدَ قُباء فَصلّى فِيهِ رَكْعَتَيْن كانَ كأَجرِ عُمرةٍ(1)؛ كسى كه در خانه‏اش وضو بگيرد، آنگاه به مسجد قبا درآيد و دو ركعت نماز بگزارد، ثواب يك عمره را دارا مى‏باشد».

üسيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ؛ حضور در قبا

«كانَ النَّبِىّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم يَأتِى مَسجِدَ قُباء راكبا وَ ماشِيا فَيُصَلّى فِيهِ رَكْعَتَيْن(2)؛ رسول خدا، گاه پياده و گاهى سواره به مسجد قبا مى‏آمد و دو ركعت نماز در آن مى‏خواند».

«اِنَّ النَّبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم كانَ يَأتِى قُباء يَومَ الاثنَين(3)؛ همانا پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم هميشه روز دوشنبه به قبا مى‏آيد».

üجايگاه مسجد قبا

خداوند به پيامبرش دستور مى‏دهد: نماز را در مسجدى اقامه نما كه بر اساس تقوى ساخته شده، لذا فضيلت مساجد بر مبناى نيت بنيان گذاران و سازندگان آن‏ها مى‏باشد. خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد:«لَمَسجِدٌ اُسِّسَ


1.تاريخ المدينة المنوره،ج1،ص41.

2.كتاب مسلم، باب فضل، مسجد قبا،ح1399.

3.التاريخ القويم لمكة و بيت اللّه‏ الكريم، ج1،ص264.

(83)

عَلَى التَّقوى مِن أَوَّلِ يَومٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ(1)؛آن مسجدى كه بر اساس تقوى از روز اول ساخته شد، سزاوارتر است كه در آن اقامه نماز نمايى».

«فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ(2)؛ در مسجد قبا مردانى هستند كه دوست دارند پاك گردند و خداوند پاكيزگان را دوست مى‏دارد».

دومين مسجدى كه پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در بنا و ساخت آن اقدام نمودند، مسجد النبى مى‏باشد، آنگاه مساجد ديگر كه در مسافرت‏ها و جبهه‏هاى بدر و احد و احزاب به مناسبت‏هاى مختلف ساخته شد.

üمقايسه دو مسجد

يكى ممدوح و مورد ستايش در پيشگاه حضرت حق، ديگرى مذموم و مورد تخريب مى‏باشد، مسجد قبا و ضرار را با يكديگر مقايسه نموده، توصيفات مسجدى بر اساس تقوى بوده كه مربى انسان‏هايى است كه عاشق خداوند و خداوند هم دوستدار آنان مى‏باشد، همچنين توصيفات مسجدى كه بر اساس دشمنى با اسلام و رهبرى جامعه ساخته مى‏شود، هريك از نكات مى‏تواند، درس عبرتى براى نيت‏هاى بنا كنندگان مساجد باشد تا بتوانند در اين طريق مسير صحيحى را انتخاب نمايند تا جاودانه تاريخ اسلام گردند.

از وجدان‏هاى بيدار سؤال مى‏شود، كدامين مسجد بهترين است. آنكه


1.توبه(9):108.

2.همان،108.

(84)

موجب تقوى و هدايت مى‏گردد يا مسجدى كه براى اسلام و مسلمين موجب تفرقه و ضرر مى‏باشد؟ يكى سرانجامش به بهشت و ديگرى به جهنم و عذاب ختم مى‏گردد. لذا ممكن است عده‏ايى به وسيله مسجد و نماز به عذاب قهر الهى دچار گردند(1)، چرا كه نيّت‏ها تخريب گشته، اعمال بر خلاف رضايت الهى محقق شده، عبادت به بت پرستى و هواى نفس تبديل گشته، پايانش خسارت دنيا و آخرت است.

خداوند مى‏فرمايد:«أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ في نارِ جَهَنَّمَ وَ اللّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمينَ(2)؛ آيا كسى كه بر اساس تقوى و رضايت الهى مسجدى را استوار مى‏نمايد، بهترين است يا كسى كه پايه‏هاى مسجد را بر پرتگاه آتش جهنم مى‏سازد؟ آنگاه در آتش جهنم سقوط مى‏نمايد و خداوند گروه ستم گر را هدايت نمى‏كند».

üمسجد ضرار

حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در سال آخر عمر خويش كه به غزوه تبوك رفتند، در بازگشت به محضر او وحى گرديد كه مسجدى كه براى ضرر زدن به اسلام و مسلمين در مقابل مسجدى كه بر اساس تقوى در محله قبا بنا شده است، تخريب نمايد.

اين حادثه تاريخى در زمان حكومت نبوى، با حضور مقام عصمت و فرمان


1.«وَيْلٌ لِلْمُصَلّين؛واى بر نمازگزاران».

2.همان،109.

(85)

تخريب الهى به واسطه سفير خدايى، نشانگر برخورد قاطع و جدّى با اينگونه افراد و منافقين مى‏باشد كه به وسيله نمادهاى دينى با اصل اسلام و ديندارى مخالفت و مبارزه مى‏كنند.

ساختن مسجد ضرار در مقابل قبا به وسيله منافقين مدينه كه آنان را عبداللّه‏ اُبّى رهبرى مى‏نمود، طراحى گرديد، لذا از باب مبارزه با هجوم فرهنگى «يا اَيُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَ المُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم وَ مَأواهُم جَهَنَّمَ وَ بِئسَ المَصيرُ(1)؛ اى پيامبر با كفار و منافقين به جنگ و بر عليه آنان با شدت و سختى برخورد نما، جاى آنان جهنم است و بد بازگشتى دارند». با آن طرح و عمل، دستور مبارزه عملى و كاربردى از جانب خداوند صادر گشته و اجراى آن بوسيله مقام رسالت صورت پذيرفت تا عبرتى براى همگان در طول تاريخ گردد.

به تعبير ديگر آن مسجد مذهب عليه مذهب بود؛ زيرا باطل جانى ندارد كه اظهار وجود كند، چون هيچ است. بلكه جبهه باطل وجودش را به وسيله حق به دست مى‏آورد. مثل تاريكى كه به وسيله نور شناخته مى‏شود؛ زيرا خود تاريكى چيزى نيست، اما نور وجودى است كه به وسيله آن وجودهاى ديگر شناسايى و كارها در پرتو آن هدايت و تحقق مى‏يابند.

آياتى كه واقعه مسجد ضرار را بيان مى‏نمايد، مورد بحث قرار دهيم تا از پيام‏هاى آسمانى آن‏ها بهره‏مند گرديم. قابل توجه است كه نام مسجد ضرار


1.توبه(9):72 و تحريم(66):9.

(86)

از خود آيه استفاده شده است. آنان نام ديگرى را انتخاب كرده بودند.

ساختن مسجد ضرار از طرف طراحان منافق و دروغ پرداز، چهار هدف را تعقيب نموده است.

1. ضربه زدن به اسلام و مسلمين.

2. تبليغ و عمل در مسير كفر.

3. تفرقه افكنى در ميان مسلمين.

4. زدن پايگاه نظامى براى جنگ با خدا و رسولش.

قرآن شريف مى‏فرمايد:«وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُوءْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ(1)؛ و كسانى كه مسجدى را به عنوان ضرر زدن و كفر و انكار ورزى حق و تفرقه بين انسان‏هاى مؤمن و سنگر كمين براى جنگ با خدا و رسولش از قبل انتخاب نمودند».

«وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ(2)؛ و هر آينه منافقين قسم مى‏خوردند كه جز خوبى از ساختن آن مسجد هدف ديگرى را نداريم، در حالى كه خداوند شهادت مى‏دهد كه آنان در اين ادعايشان دروغ مى‏گويند».

«لا تَقُمْ فيهِ أَبَداً(3)؛ پيامبر در آن مسجد ضرار هرگز اقامه نماز ننما».



1.توبه(9):107.

2.توبه(9):107.

3.توبه(9):109.

(87)

«لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذي بَنَوْا ريبَةً في قُلُوبِهِمْ إِلاّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللّهُ عَليمٌ حَكيمٌ(1)؛ هميشه اساس آن‏ها كه مسجد را بنا كردند از روى ترديد در دلهايشان (نسبت به اسلام و حقانيت آن و پيروزى و ماندگارى دين) مگر اين كه دلهايشان قطعه قطعه شود، در حالى كه خداوند دانايى حكيم (به انديشه و اعمال آن‏ها) مى‏باشد».

پيام‏ها:

1. براى بيان اهميت مسجد قبا همين بس كه رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم سيره‏اش توجه خاص به اين خانه الهى بوده است.

2. مسلمين بايد توجه كنند، سازندگان مسجد چه كسانى هستند، آن را براى چه اهدافى ساخته و نيّت آنان چيست.

3. در صورتى كه مسجد براى اهداف ضد دينى ساخته شده است، بايد تخريب گردد و ريشه نفاق و كفر زده شود.

4. روش مقايسه ايى مى‏تواند، روشنگرى خاصى را براى افكار عمومى داشته باشد، لذا يكى از راههاى تربيت و آموزش همين مسير مى‏باشد.

5. هركس خواهان محبت و بنده نوازى خالقش مى‏باشد، بايد حضور در مساجد بويژه مسجد قبا را از برنامه‏هاى خاص و ويژه زندگى خود قرار دهد.

6. كسانى وارد جبهه‏گيرى عليه اسلام مى‏شوند كه كفر و نفاق، دروغ و شك درباره اعتقادات دينى، وجودشان را فرا گرفته است.


1.همان،110.

(88)

7. مسلمانان در مسجد قبا داراى ويژگى خاصى هستند، خداوند آنان را دوست مى‏دارد و آن‏ها معبود خويش را عاشقند.

8. منافقين اهل ترديدو شك، دروغ و دو چهره‏گى مى‏باشند.

9. ساختن مسجد ضرار يك هجوم فرهنگى از جانب منافقين است.

10. كسانى كه از ساختن مسجد سوء استفاده مى‏كنند، ستمكارانى هستند كه به جهنم سقوط مى‏نمايند.

(89)

فصل سيزدهم

پـايـگـاه حـكـومـت

مكان‏هاى مقدس و مختلف در مساجد مهم تاريخ اسلام، روشنگر جايگاه مسجد از جهت گستردگى براى امور مختلف به عنوان نخست وزيرى و مكان اجرايى حكومت اسلامى به حساب مى‏آيد. تحقيق و هدايتگرى و بررسى مسايل مختلف نظام فردى و خانواده و حكومتى در كنار مسجد يا در داخل خانه خدا، موجب تقواى بيشتر، ياد خداوند، حيا نمودن از محضر او مى‏گردد. چنانچه در بحث قسم مطرح گشته كه قاضى منكر را به مسجد ببرد، با وضو رو به قبله، با رعايت آداب به‏عنوان، انكار كننده قسم ياد كند تا طبق آن قاضى حكم نمايد. اين حالت او را بيشتر به ياد خداوند و بيان حقايق مى‏اندازد زيرا مكان مقدس تقوى آور است.

üمسجد الحرام

مهمترين مسجد در جهان اسلام از جهت فضيلت در پيشگاه خداوند سبحان، قبله مسلمين، محل انجام حج ابراهيمى، جايگاه طواف خانه خدا، زمزم و صفا، مقام ابراهيم و حجر اسماعيل و حجر الاسود بيانگر عظمت آن

(90)

جايگاه رفيع براى مانور عبادى حج، كنگره جهان اسلام كه همه طوايف و قبايل، نژادها و مذهب‏هاى اسلامى حضور مى‏يابند، در صفى واحد قرار مى‏گيرند، اثرات وجودى چنين مسجدى، خود كتابى مستقل مى‏طلبد تا با تشريح آيات و روايات و بيان فلسفه حج حق آن ادا گردد.

1. مقام ابراهيم: مهمترين نقطه جداى از كعبه در مسجد الحرام، بهترين مكان اقامه نماز در نظام وجود، محل اقامه نماز طواف، يادآور بت شكنى حضرت ابراهيم الخليل الرحمن كه بتخانه را در هم كوبيد، كعبه و مسجد الحرام را تجديد بنا نمود. در همه امتحانات با تمام اخلاص سرافراز آمد تا خداوند مدال قبولى، بشارت و امامت را به او عطا نمود، لذا در طول تاريخ، اين مكان همراه با اخلاص توحيدى حضرت ابراهيم عليه‏السلام مى‏درخشد.

2. باب بنى شيبه: مسجد الحرام كه در مكه مكرمه واقع شده است. در زمان قديم، حدود پنجاه مترى مقام ابراهيم درب مسجد الحرام بوده كه نام آن باب «بنى شيبه» بوده، در سال هشتم هجرت كه مكه فتح گرديد، بت‏هاى نصب شده در داخل كعبه از جمله هبل و لات و عزى به فرمان پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، به دست توانمند مولاى عارفان امير المؤمنين شكسته گرديد. آنگاه به فرمان رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در آستانه درب ورودى مسجد الحرام كه همين باب باشد، دفن گرديد. لذا استحباب ورود از باب بنى شبيه به خاطر برائت از مشركين و شرك، بت و بت پرستى، مبارزه با بت‏هاى درون و برون مى‏باشد. چون امروز كه پرچم‏هاى استكبار و كفر را، زير پاى رزمندگان در

(91)

حال رژه قرار مى‏دهند. يا آن را به آتش مى‏كشند، به عنوان اعلام دشمنى با آنان و زير پا نهادن آن انديشه‏ها و حاكميت شياطين انسى مى‏باشد، لذا مسجد محل مانور تولى و تبرى و اعلام تنفر و انزجار از عبادت غير خدا، به عنوان دو ركن اعتقادى و كاربردى دين اسلام محسوب مى‏گردد.

3. حجر الاسود(1): اين سنگ آن گونه كه در روايات بيان شده؛

1. همراه حضرت آدم از بهشت به زمين فرود آمد.

2. ابتدا ياقوت سفيد بود كه با دست كشيدن و بوسيدن گنه كاران سياه گرديده است.

3. دربى از درب‏هاى بهشت است؛ از زمانى كه باز شده، هنوز بسته نشده است.

4. محل توبه و بازگشت به محضر خداست.

5. محل بيعت با خداوند مى‏باشد كه استلام حجر الاسود به منزله بيعت با خدا و رسولش مى‏باشد.

6. حجر الاسود محلى است كه دست كشيدن به آن گناهان را مى‏ريزد.

7. رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: هروقت از حجر الاسود گذشتم، ديدم كه جبرئيل ايستاده، براى استلام كنندگان آن استغفار مى‏نمايد.

8. حجر الاسود؛ محل اجابت دعاست.

قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم : «اَلحَجَرُ يَمينُ اللّهِ فى اَرضِهِ(2)؛ حجر الاسود دست


1. الحج و العمره،ص82،ش183تا197.

2.جامع الاحاديث القمى،ش 71.

(92)

خداوند در زمين است».

«فَمَنْ مَسَحَهُ، مَسَحَ يَدَاللّه‏ِ(1)؛ كسى كه آن را دست بكشد، گويا با خداوند دست داده است».

حجر الاسود، سمبل فشردن پيمان الهى مى‏باشد، بيعت با تمام احكام خداوند كه براى هدايت انسان بيان شده، محل نصب آن در كنار كعبه در مسجد الحرام واقع شده، لذا بر همه مسلمين لازم مى‏باشد كه حضور در مساجد را به عنوان كمالات بيان شده در خانه خدا غنيمت شمرده و خانه او را مهجور ننمايند، بلكه با حضور گسترده آن را آباد نمايند.

لذا مى‏توان استفاده نمود، مسجد محل سازندگى و پاكيزگى دلهاست، محل ريزش گناهان و بازگشت به محضر او، محل بيعت با مقام رسالت و آرمان‏هاى اسلام و قرآن، محل رسيدن به مقام قرب الهى است، مسجدها مكان ورود به بهشت و قرار گرفتن در جوار رحمت اوست.

4. چاه زمزم(2):آب زمزم در كنار كعبه، جوششى از زير پاى فرزند بت شكن، حضرت اسماعيل ذبيح اللّه‏، موجب خيرات و بركات زيادى در طول تاريخ براى مؤمنين مى‏باشد؛

1. كام مولود را افتتاح كردن.

2. بهترين سوغات مكه در بيان نبوى.

3. موجب شفاى روح و جسم.


1.همان.

2.الحج و العمره،ص94،ش237تا 248.

(93)

4. آرام بخش عذاب برزخ در شستن كفن.

5. ريختن در قبر براى تخفيف عذاب.

6. براى معتمر و حاجّ مستحب است، بعد از اتمام طواف از آن آب حيات بنوشد و بر بدن خويش بريزد تا از درون و برون خويشتن را شستشو دهد و از آلودگى خود را پاكسازى نمايد.

7. خداوند مهمانان خود را در خانه خويش از آب ويژه نظام هستى، سيراب و بازسازى مى‏نمايد.

5. مستجار(1): در كنار ركن يمانى محلى كه كعبه شكافته شد، فاطمه بنت اسد وارد كعبه شد. حضرت امير المؤمنين به دنيا آمد، او به خداپناه برد، كعبه آغوش باز كرد تا مولود كعبه متولد گرديد. محلى است كه حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «الرُكنُ اليَمانِى بابُنَا الَّذى نَدخُلُ مِنهَ الجَنَّة(2)؛ ركن يمانى (مستجار) درب ماست كه از آن وارد بهشت مى‏شويم».

باب ولايت، بابى كه به اذن الهى گشوده شد تا مولود كعبه پا به عرصه وجود بگذارد. لذا مسجد پناهگاه بى پناهان، محل تولد شايستگان، آبرومندان درگاه الهى.

باب ولايت و مقام اجرايى جانشينان پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مسجد، بيانگر محل تجديد ميثاق با امامت و رهبرى جامعه اسلامى است. چون اطاعت از خدا و رسول و اولى الامر راه را براى رسيدن به محضر الهى مى‏گشايد.


1.الحج و العمره،ص90،ش219تا236.

2. كافى، ج4،ص409.

(94)

مسجد خانه ايى است كه همه مسايل اعتقادى و عملى اسلام را ياد آور مى‏شود.

üمسجد جن(1)

اين مسجد در مكه يادآور رسالت جامع و كامل پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم است كه جنى‏ها با شنيدن آيات قرآن ايمان آوردند. به رسالت نبوى مؤمن گرديده، اسلام را به عنوان دين خويش پذيرفتند. اين مسجد يادآور آن خاطره تاريخى و نزول آيات قرآنى سوره جن مى‏باشد.

üمسجد خيف

جايگاه عبادت انبياى الهى، در مناى مكه قرار گرفته، مرقد شريف ده‏ها پيامبر الهى بوده و محل نماز بسيارى از انبياى الهى مى‏باشد تا آنجا كه نقل شده است، هزار پيامبر در آن مكان مقدس نماز اقامه نمودند.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «در آن جا نماز را اقامه نماييد؛ زيرا محل اقامه نماز رسول خدا مى‏باشد، همچنين محل خطبه خوانى پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏باشد(2)».

كسانى كه براى بيتوته در منى در ايام تشويق حج (روزهاى دهم تا سيزدهم ذيحجه) در آن سرزمين حضور دارند از معنويت و صفاى آن مسجد بهره‏مند هستند، همچنين حاجيان در ايام حج در عرفات و مشعر الحرام از مساجد اين مناطق جهت عبادت الهى و ارتباط با معشوق خويش استفاده

1.مراجعه به تفسير سوره جن.

2.كافى، ج1،ص403.

(95)

مى‏نمايند. اين جايگاه مسجد در حج ابراهيمى است كه مقدارى از اعمال آن ويژه مسجد الحرام بوده و تعدادى از احكام انسان‏ساز آن در سرزمين‏هاى مربوطه عملى مى‏گردد.

üمسجد نبوى

در زمان رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و تشكيل حكومت اسلامى در مدينة الرسول، اولين مسجدى كه در آن شهر هميشه جاويد ساخته شد، مشهور و معروف به مسجد نبوى است كه همه كارهاى حكومتى آن سفير الهى سياسى، قضايى، اجرايى، تبليغى، خارجى و داخلى در آن مسجد انجام مى‏گرفت.

لذا مكان‏هاى مخصوص رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم براى كارهاى متعدد و وجود ستون‏ها با نام‏هاى مختلف، شاهد جامعيت آن خانه خدا به عنوان مركز حكومت الهى بر مردم در جهات مختلف كارهاى اجرايى نظام اسلامى مى‏باشد.

1. ستون توبه(ابولبابه انصارى): اين استوانه نشانگر آن است، اگر كسى فريب خورد و به نظام و رهبرى جامعه اسلامى خيانت نمود، بايد بداند كه رأفت اسلامى پيامبر رحمت او را با توبه حقيقى به آغوش اسلام باز مى‏گرداند.

2. استوانه حَرَس يا مُحَرَّس: محلى است كه حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام جهت حفاظت از جان پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در آن جا نگهبانى از آن وجود را مى‏نمودند.

اين استوانه نشانگر آن است كه بايد از جان رهبرى جامعه به وسيله بهترين

(96)

افراد حفاظت گردد. چون محور حكومت مى‏باشد.

3. استوانه وُفُود: محلى كه هيئت‏هاى خارجى و داخلى براى اسلام آوردن و كارهاى سياسى در آن جا با رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ملاقات مى‏نمودند. اين نشانگر نظم كارها و امور مختلف در كوچكترين فضا، اما براى وسيعترين كارهاى ماندگار در طول تاريخ مى‏باشد، از جمله؛ براى هيئت ثقيف در مسجد نبوى سايبانى از شاخ و برگ خرما زدند، آنان را جاى داده تا غير مستقيم مانور عبادى نماز جماعت و آداب مسلمين را ببينند، ارزيابى كرده، انتخاب نمايند، بعد از چند روزى خودشان سؤالات عبادى و معاملاتى را مطرح نموده و با اسلام آشنا شدند. مسجد محل آشنايى مردم و بيگانگان نسبت به فرهنگ اسلام و قرآن است، هيئت نمايندگى مسيحيان نجران و تسليم شدن به اسلام كه داستانش در آيه مباهله مطرح شده، در محلى خارج از مدينه آن روز محقق شد. هم چنين آن محل جايگاه اجابت دعاى پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏باشد كه سپس تبديل به مسجد شده و زائرين حرم نبوى به آن خانه خدا كه مشهور به مسجد اجابه و مباهله مى‏باشد، جهت زيارت مراجعه مى‏نمايند(1).

4. استوانه سرير: محل اعتكاف پيامبر كه با برگ‏هاى خرما پوشيده بود تا رياست حكومت اسلامى مدينه در آن جا جهت برنامه ويژه عبادى اعتكاف استراحت نمايد، اعتكاف حضرت بيانگر جامعيت برنامه‏هاى

1.به آيه 61 سوره آل عمران مراجعه شود.

(97)

رهبر حكومت اسلامى در توجه به سياست و عبادت خداوند و سازندگى خويش در بزم الهى مى‏باشد؛ زيرا رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم براى ساختن جامعه و مردم در تمام ابعاد الگو مى‏باشند.

5. استوانه قرعه، عايشه، مهاجرين: سه نام براى اين محل در تاريخ ذكر شده است. علت نام عايشه؛ زيرا روايت تقدس اين مكان را براى عبادت او نقل كرده، آنگاه مردم براى عبادت و نماز در اين محل ميان خودشان قرعه كشى مى‏كردند به نام قرعه مشهور شد، سپس اجتماع زياد مهاجرين در اين محل موجب نام سوم آن به نام مهاجرين گرديد.

6. استوانه حَنّانه: نخل خرمايى بود كه در ضلع غربى منبر فعلى قرار داشته است. حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم جهت ايراد خطبه به آن تكيه مى‏داده. آنگاه كه منبر ساخته شد، ناله‏ايى از آن نخل خرما بلند شد، براى اين كه توفيق منبر آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از او گرفته شد. آن نخل كه داراى حيات و عقل و انديشه و وجدان نبود، جهت اين فقدان ناله زد.

آنگاه سفير الهى آن فرياد را اينگونه جواب داد.

فرمود: نخل را در ضلع غربى منبر دفن نمودند. راستى نظام وجود، جامد و زنده، همه آن عصاره وجود و ارتباط با او را شناخته و داراى ارزش و توفيق مى‏دانند.

7. محراب تهجُّد(1): وجود اين محراب نشانگر اهميت رهبر جامعه اسلامى به


1.اين محراب در زمان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم خارج از مسجد نبوى بوده است.

(98)

سازندگى خود در خلوت شبانه معبودش مى‏باشد. لذا او خودش را در عبادت فردى، دانشگاه معرفت و سازندگى، ساخته و پرداخته معبود خويش مى‏نمايد. آنگاه در روز وارد صحنه‏هاى مختلف حكومت اسلامى و سازندگى مردم و جامعه مى‏گردد تا از آسيب‏ها در پناه خداوند حفظ شود.

پس اين محراب است كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را قربى الهى به مقام مى‏رساند كه همان مقام محمود است.

قرآن مى‏فرمايد:«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً(1)؛ و بعضى از شب را بيدار باش،(تا قرآن را در نماز تلاوت نمايى) و بوسيله آن نماز شب را كه ويژه توست (اقامه نما)، اميد است پروردگارت تو را به مقامى مورد پسند و ستودنى مبعوث گرداند».

پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مأمور به سازندگى خويش است. در اول سوره مزمل و آخرين آيه آن، پيامبر و كسانى كه در سير ايمان با او هستند، مأمور به بيدار شدن در سحرگاهان مى‏گردند تا نماز شب را اقامه نمايند.

«وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْني مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْني مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً(2)؛ بگو پروردگارم مرا در هر طريقى كه وارد مى‏نمايى از روى صداقت وارد نما. و از هر مسيرى مرا خارج مى‏نمايى از محل صداقت و درستى خارج گردان و براى من از محضرت دليلى واضح كه هميشه يار و مدد كارم باشد، قرار بده».


1.اسراء(17):79.

2.همان،80.

(99)

آرى؛ انسان بايد صادقانه به دنيا و همه رويدادهاى آن وارد گشته و صادقانه خارج شود تا عاقبت‏ها به خير و خوبى ختم گردد، زندگى سعادتمندانه و مرگ با عزت را دريافت نمايد.

8. باب جبرئيل: مسجد النبى محل آمد و رفت ملائكه، محل نزول وحى الهى مى‏باشد. اين باب در مسجد نبوى نشانگر توجه خداوند به آن مكان مقدس به عنوان بهترين محل، جهت نزول وحى قرآن شريف بوسيله جبرئيل امين مى‏باشد. آياتى از قرآن در مناسبت‏هاى مختلف به رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در آن مسجد نازل شده است كه جبرئيل از آن درب وارد مى‏شدند.

9. سكُّوى اصحاب صُفّه: مكان مهاجرينى است كه جايى براى اسكان نداشته، در آن جا به صورت موقت جاى گرفتند تا مسكن و خانه براى آنان آماده گردد از اين رويداد تاريخى استفاده مى‏شود، مجاهدين و مهاجرين و مسافرينى كه در راه مانده‏اند، مى‏توانند از مكان جنب مسجد جهت سكونت موقت استفاده نمايند.

10. استوانه مُخَلِّقه: خلوق به معناى عطر و مخلقه يعنى معطر: چون به آن ستون عود مى‏نهادند تا بوى آن فضا را معطر نمايد. يا اينكه حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در آن مكان خودش را معطر مى‏نموده، بدين گونه نامگذارى شده است. در محل آن ستون پيامبر نماز را اقامه نمودند، بعد از تغيير قبله، آن ستون در مقابل حضرت علامت قبله بوده است. اين استوانه و روايات متعدد نبوى براى بيان ارزش خوشبو كردن مسجد و نمازگزاران و بالا رفتن

(100)

فضيلت نماز به دهها برابر مى‏باشد. همچنين هزينه زياد حضرت براى استفاده از عطر، نشانگر مهم بودن زينت و آراستگى در سيره عملى پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم جهت مسجد و اقامه نماز مى‏باشد.

11. روضَةُ النَّبى: از مكان‏هاى بهشتى است. بهترين جايگاه عبادت در مسجد نبوى مى‏باشد، رو به قبله كه مى‏ايستى، دست چپ مرقد شريف پيامبر، دست راست ستون توبه، نماز با رعايت اين جهات، در بهترين نقطه مسجد نبوى اقامه شده است. زائران حرم نبوى، براى بهره مندى از اين گونه نيايش و ارتباط با خداوند سبحان، بسيارى از مواقع در نوبت قرار مى‏گيرند تا به فيض بزرگ سجده در محضر محبوب و اقامه نماز در آن مكان نايل آيند. به ويژه در ماههاى حج، رجب و شعبان و رمضان كه حرم الهى و نبوى از ازدحام جمعيت پر شورى برخوردار است. مسلمين در آن دو مسجد جهانى با خداى خويش و رسولش تجديد ميثاق نموده، روح و جان خود را از سر چشمه معنويت الهى و نبوى سيراب مى‏نمايند. آنگاه سفيران آن حرم‏ها به سوى ديار خود بازگشته، آن عطر خدايى را به تمام نقاط جهان منتقل مى‏نمايند. در بدو ورود خويش به وطن‏ها، مردم را به ياد مسجد الحرام و مسجد النبى انداخته، آنان از معنويت زائرين و فيض زيارت بهره‏مند مى‏گردند.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود:«ما بَينِ مَنْبَرى و قَبْرى رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ

(101)

الْجَنَّةِ وَ مِنْبَرِي عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ(1)؛ حضرت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: بين منبر و قبرم باغى از بوستان بهشت است و محل منبرم بر دربى از دربهاى بهشت است».

12. خانه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم : خانه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و على و فاطمه عليهم‏السلام در كنار مسجد النبى قرار گرفته است. زمانى كه همه خانه‏ها كنار مسجد بود و درب به مسجد داشت، وحى الهى نازل گشت و همه درب‏ها بسته شد، جز درب خانه اميرالمؤمنين عليه‏السلام ، همان كسى كه در كعبه متولد مى‏شود، اين حكم؛ ويژگى دختر و داماد حضرت رسول خدا عليهم‏السلام را در ارتباط با مسجد بيانگر است.

لذا ورود به مسجد و خانه حضرات پيامبر و بيت على و فاطمه عليهم‏السلام به يكديگر مقرون گرديد و آداب آن نشانگر آداب مهمان‏هاى نبوى و اهل البيت مى‏باشد.

خداوند درباره ورود به آن مسجد و خانه چنين مى‏فرمايد:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّ أَنْ يُوءْذَنَ لَكُمْ(2)؛اى كسانى كه ايمان آورديد؛ وارد خانه‏هاى پيامبر نشويد، مگر اين كه به شما اذن داده شود».

آن گاه براى سخن گفتن با آن حضرت، حضور و تواضع را در آيات سوره حجرات بيان مى‏نمايد: «إِنَّ الَّذينَ يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا


1.الفقيه،ج2،ص572.

2.احزاب (33):53.

(102)

يَعْقِلُونَ(1)؛ همانا آنان كه از پشت درب خانه‏ها شما را صدا مى‏زنند، بيشتر آنان اهل انديشه نيستند».

«يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا لا تَرْفَعُوا اَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ(2)؛ اى مؤمنين صدايتان را بالاتر از صداى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ننماييد». اين‏ها گوشه‏هايى از ادب و فروتنى در محضر آن رسول الهى مى‏باشد.

مسجد نبوى؛ جايگاه كارهاى سياسى و عبادى، فرهنگى و آموزشى، اقتصادى و تبليغى حضرت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏باشد. تاريخ آن مسجد و نقاط مختلف آن مكان مقدس در مدينه روشنگر اين حقايق است.

پيام:

تفكر و انديشه در باب رعايت شئونات ورود به خانه و حرم نبوى و اهل بيت، انسان را متوجه بسيارى از مسائل اعتقادى و عملى و اخلاقى مى‏نمايد. زيارت و ارتباط با حضرت رسالت و برخورد با آن عصاره وجود در سخن گفتن، وارد شدن و برخاستن، بايد از ويژگى خاصى برخوردار باشد تا به همگان بيآموزد، زيارت خداوند و پيامبرش و توجه به ولايت و امامت در مسجد نبوى از وظايف اعتقادى و ايمانى، رفتارى و عملى، ترويجى و دفاعى از حق و عدل، اسلام و قرآن مى‏باشد. لذا مسلمانان با حضور در آن مسجد مهم جهان اسلام مى‏توانند، بسيارى از مسايل را از طريق بيان و سيره نبوى و شواهد تاريخى دريابند.


1.حجرات (49):4.

2.حجرات(49):2.

(103)

üمسجد كوفه(1)

جايگاه اين مسجد در روايات نشانگر اهميت آن مى‏باشد. مسجد كوفه يكى از چهار مسجد مهم جهان اسلام است كه محل عبادت و اقامه نماز انبياى الهى، امامان معصوم و حضرت مهدى عليهم‏السلام مى‏باشد. ثواب اقامه نماز در آنجا برابر حج و عمره مقبوله مى‏باشد.

مكان‏هاى مهم مسجد كه جامعيت و گستردگى بهره‏ورى از مساجد را بيان مى‏كند، به شرح زير مى‏باشد:

1. دكة المعراج: در شب معراج پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم جبرئيل امين به آن حضرت فرمود: مى‏دانى كجايى، الآن مقابل مسجد كوفه مى‏باشى، پس پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: جبرئيل از خداوند اذن بخواه تا در آن جا دو ركعت نماز اقامه نمايم از خداوند اذن طلب نمود، آنگاه خداوند اجازه دادند، فرود آمد، دو ركعت نماز در وسط مسجد اقامه نمود. اين محل به دكة المعراج معروف گرديد.

2. دكة القضاء: محل قضاوت‏هاى حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام مى‏باشد، در حقيقت محل قوه قضائيه حكومت علوى مى‏باشد.

3. بيت الطشت: محل ظهور و بروز كرامت علوى و حفظ شخصيت و آبروى دختر مسلمان، بوسيله قضاوت امير المؤمنين عليه‏السلام مى‏باشد.

4. محل رفت و آمد ملائكه: بيان شده كه هر شب شصت هزار عرشى به


1.مفاتيح الجنان.

(104)

مسجد كوفه وارد مى‏شوند، عظمت مكان‏هايى كه تعلق خاص به خداوند دارد، موجب مى‏شود كه عرشيان براى زيارتش به فرش مى‏آيند.

5. محراب عبادت مسجد كوفه: يادآور بسيارى از خاطرات عبادى اولياى الهى است كه مصداق بارز آن شهيد محراب كوفه مى‏باشد كه با «فُزتُ وَ رَبِّ الْكَعبَه(1)؛ مولود كعبه به محضر معبود خويش شتافت».

6. مقام ابراهيم خليل الرحمان عليه‏السلام

7. مقام جبرئيل امين عليه‏السلام

8. مقام زين العابدين عليه‏السلام

9. مقام حضرت نوح عليه‏السلام

10. دكه امام صادق عليه‏السلام

11. مقام آدم و قبول توبه او بواسطه توسل به خامس آل عبا كه معروف به باب الفرج مى‏باشد.

مكان‏هاى مسجد، مقامات و اعمال تاريخ مساجد در اديان الهى از زمان آدم ابوالبشر تا خاتم النبيين عليهم‏السلام و استمرار آن تا امروز، بسيارى از مطالب، كاربردها و تأثير گذارى خانه‏هاى خدا را در فرهنگ وحى و اديان الهى بيانگر مى‏باشد.

مسجد الاقصى و مسجد قبا در فصل‏هاى يازدهم و دوازدهم مطرح شده‏اند.

پيام‏ها:


1.بحارالانوار،ج20،ص147.

(105)

1. وجود استوانه‏ها و مكان‏هاى خاص در مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد كوفه و اطراف آن‏ها، بيانگر ابعاد مختلف بهره‏ورى از مساجد در فرهنگ اسلام و درس دادن به همه كسانى است كه آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و امامان معصوم عليهم‏السلام در هدايتگرى خود، الگوى كامل خويش قرار مى‏دهند.

آرى؛ اين جامعيت در بهره ورى از خانه‏هاى خدا اگر تحقق يابد، بايد تمام مراجعين به مساجد با خدا انس بگيرند. مسلمين پنج وعده نماز واجب را در خانه‏هاى خدا اقامه مى‏نمايند تا موجب شود، جامعه و مردم به سوى تقوى و ياد خدا گرايش بهترى پيدا نمايند، تخلفات و عصيان‏ها كم گشته، مشكلات با رعايت حق و عدالت حل شود، افراد با ياد خدا حكم كنند تا مظلومين و محرومين به حقوق خود رسيده، فقرا و مساكين را مورد عنايت و دستگيرى قرار گيرند.

2. جامعيت مساجد براى جذب اقشار مختلف بايد به وسيله، مديران كه امام جماعت و هيئت امنا مى‏باشند، بسترسازى و تحقق يابد.

3. مساجد و مكان‏هاى مختلف آن نشانگر توجه به نيازهاى مردم در ارتباط با خانه خدا و رهبرى دينى در جهات فردى، خانواده و حكومت مى‏باشد.

4. مسلمين بايد جهت اقامه نماز واجب و نافله به سيره پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم توجه نمايند كه آن حضرت چگونه در مسجد و جبهه‏هاى جنگ اين ركن اساسى دين را اقامه مى‏نمود.

(106)

5. مسلمانان وظيفه دارند با حضور در مسجدها، نمازهاى يوميه را با جماعت اقامه نموده و با آرمان‏هاى خدا و رسول، قرآن و عترت بيعت نمايند.

6. مسئولين نظام اسلامى و مردم، بايد افراد داخلى و خارجى را كه انس با مساجد و اسلام و عبادت و نماز ندارند، با بهانه‏هاى ديدار، آنان را وارد صحنه‏هاى پر جاذبه مانورهاى دينى بنمايند تا از اين طريق فرهنگ سازى و ترويج و تبليغ صورت پذيرد.

7. مديران مساجد بايد آن گونه مساجد را آباد نمايند كه محل رفت و شد ملائكه گردد و مورد عنايت خاص خداوند شود.

(107)

فصل چهاردهم

مـحـل آغـاز جـهـاد

مسجد كه عبادتگاه مسلمين است، محل مبارزه با بت‏ها و شيطان‏هاى درون و برون مى‏باشد. مكان ويژه‏ايى در مسجد به نام محراب، بيانگر سنگر فرماندهى است.

محراب به دو معنا آمده است:

1. محراب محل مبارزه مى‏باشد، چون عابد در محراب به جهاد اكبر مى‏ايستد تا با خواسته‏هاى نفسانى و سركش مبارزه نموده و روح عبادت را در نفس خويش حاكم نمايد.

2. محراب به بالاى مجلس هم گفته مى‏شود، لذا محراب در صدر مجلس قرار مى‏گيرد. در بنى اسرائيل محراب بالاتر از سطح معبد قرار مى‏گرفته است، همانطور كه سنگر فرماندهى در جبهه‏ها و كشور، وجود مغز و عقل انسان مى‏باشد، در صدر قرار دارد.

محراب، اسم مكان براى جنگ و مبارزه مى‏باشد، لذا آن فردى كه به اقامه نماز مى‏ايستد، بايد با همه خدايان دروغين در نبرد بوده و از شرك و

(108)

مشركين، كفار و منافقين و مواضع آنان اعلام برائت نمايد، در شعار توحيد اول نفى و برائت از خدايان دروغين مطرح مى‏گردد، سپس اثبات توحيد، بوسيله روح بندگى و تسليم همراه با بيرون راندن غير خدا از انديشه و دل به اثبات مى‏رسد. «ما خَلَقْتُ الجِنَّ وَ الْاِنسَ اِلاّ لِيَعْبُدُونِ(1)؛ جنى‏ها و انسان‏ها را نيافريدم، مگر براى اين كه مرا عبادت نمايند» تا به معرفت دست يابند.

در فلسفه آفرينشِ عبادت الهى، معرفت او بيان شده است، لذا مسجدها كلاس و دانشگاه معرفت حق است كه بهترين جلوه‏ها و نمادهاى عبادت به صورت نماز جماعت در آن‏ها اقامه مى‏گردد. سازندگى‏ها در پرتو جهاد اكبر؛ يعنى مخالفت با خواسته‏هاى نفسانى، مثل: كسى كه روزه مى‏گيرد، با درخواست‏هاى نفس خود كه خوردن، آشاميدن، ميل جنسى و موارد ديگر هست، مبارزه و مخالفت مى‏نمايد. استمرار روح بندگى و تسليم با تداوم جبهه جهاد اكبر مساوى است؛ زيرا اگر اين جهاد تعطيل شود، معرفت و عبادت، تسليم واطاعت هم چراغش خاموش خواهد شد.

üمساجد و جبهه‏هاى جنگ

در تاريخ صدر اسلام، زمان پيامبر اعظم و امامان معصوم عليهم‏السلام ، مسجد جايگاه رفيعى داشته كه برگزيدگان الهى در هر جايى مدتى استقرار مى‏يافته‏اند، مكانى را به عنوان محل عبادت يا مسجد تعيين مى‏نموده‏اند. حضور در خانه خدا در تمام احوال مورد عنايت و توجه آنان بوده است.


1.ذاريات(51):56.

(109)

جبهه‏هاى نبرد حق عليه باطل مثل احد و خندق در اطراف مدينه الرسول، گوياى اين مهم مى‏باشد. در مسير منطقه جنگ احد تا ميدان كارزار مسجدهاى دَرع، سَنايا، على عليه‏السلام ، استراحت و... و در منطقه احزاب مسجدهاى فتح (سنگر پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم )، حضرت على عليه‏السلام ، حضرت فاطمه عليهاالسلام ، سلمان فارسى و... گوياى توجه به مسجد سازى و عبادت در خانه خداوند، حتى در جبهه نبرد بوده است. اين سيره عملى نشانگر آن است كه مسئولين حكومت و مردم بايد به مسجد و مسجدى و حضور فعال در اين صحنه كمك نمايند و تقويت خانه‏هاى خداوند در جهات اقتصادى، مديريتى و فرهنگى به گونه‏ايى محقق گردانند كه حيات جديدى را به اين مكان‏هاى مقدس تزريق نمايند.

نقش سازندگى مسجد براى آمادگى رزمى و روحيه گرفتن رزمندگان در نماز جماعت جبهه‏هاى نبرد، در طول هشت سال دفاع مقدس براى ما كه سال‏ها در آن حضور داشتيم، پوشيده نمى‏باشد. فرماندهان و سربازان همه با شنيدن صداى ملكوتى اذان از سنگرها به سوى برگزارى نماز جماعت آماده مى‏شدند، وجود روحانيون و امامان جماعت، معنويت ديگرى را در رزمايش و نبرد نشان مى‏داد.

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، مسائل جهاد با دشمنان و طرح كيفيت جبهه‏هاى نبرد حق عليه باطل را در مسجد و جمع مسلمين مطرح مى‏نمود، مشاوره و حركت‏هاى جهادى و شكل‏گيرى غزوه بدر، احد و خندق در

(110)

مسجد نبوى با رهبرى و فرماندهى آن پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم شكل مى‏گيرد، لذا امام خمينى (ره) كه از آن رسول الهى درس گرفته و در مكتب او پرورش يافته، مى‏فرمود: «مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ نماييد».

به گزيده مفهومى و زبان حال آن داستان مى‏پردازيم:

آنگاه كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از جبهه جنگ با دشمنان برون برگشتند، به اصحاب فرمود: حال براى جهاد اكبر آماده شويد. همه تعجب كردند. مگر اين نبرد ما چه بود؟ حضرت فرمود: مبارزه با هواهاى نفسانى، كسب و حفظ اخلاص و تقوى، نگه دارى فضايل آن جهاد فى سبيل اللّه‏ كه با دشمنان اسلام محقق گرديد، با جهاد اكبر پايدار و ماندگار مى‏گردد.

مسجد محل برنامه ريزى دقيق، هوشيارى و دقت در مقابل همه دشمنان حق مى‏باشد، بايد در اين سنگر الهى همه ابزارها و توان‏ها، استعدادها و انديشه‏ها به كار گرفته شود تا مسلمانان بتوانند در مقابل دشمنان داخلى و خارجى خود و معبود خويش، دفاع و مقابله نمايند. يكى از سنگرهاى مهم نبرد حق عليه باطل از جهت فرهنگى، اعتقادى و زدودن شبهه‏هاى اعتقادى، مسجد است. لذا شاگردان اهل بيت عليهم‏السلام در كنار كرسى درس آنان در مسجد دانش را آموختند، آنگاه در مسجدها دفع شبهه نموده و اصول اعتقادى و فروع فقهى اسلام را بيان نمودند؛ چون ابن هشام‏ها و ابان بن تغلب‏ها. مسجدها محل تربيت و آموزش مسائل دينى، تفسير و بيان

(111)

قرآن، آموزش سواد بوده است. امروز هم بسيارى از مراجع عظام تقليد، رزمندگان، فيلسوفان و كسانى كه از افتخارات تاريخ اسلام هستند، در دانشگاه مسجد پرورش و آموزش يافته و محل تدريس و تدرّس آن‏هاست.

لذا دشمنان اسلام در روزهاى اول براى آغاز اين مبارزه و هجوم فرهنگى در قالب منافقين، مسجدى را در مقابل مسجد تقوى كه قبا بود، بنا نمودند، لذا خداوند دستور تخريب آن را صادر نمود، چون بر مبناى باطل و دشمنى با اسلام بنا شده بود.

از زمانى كه آدم ابوالبشر آفريده شد. بين فرزندانش قابيل و هابيل نبرد آغاز گرديد و تا كنون اين نبرد ادامه دارد. همچنين جهاد اكبر كه مبارزه با خواسته‏هاى نفسانى است، هميشه قبل از جهاد اصغر مى‏باشد؛ زيرا اول قابيل در جهاد اكبر شكست مى‏خورد، آنگاه برادر خويش را به شهادت مى‏رساند. اگر در جهاد اكبر پيروز مى‏شد، بخل و حسادت نسبت به قبولى قربانى برادر در دلش محقق نمى‏شد. اگر او سخاوت و اخلاص را در قربانى به محضر خداوند عملى مى‏نمود، اين حادثه تلخ تاريخى براى اولين دفعه تحقق نمى‏يافت كه خون بى گناهى بوسيله ستم گرى ريخته شود. پس جهاد اكبر پيش نياز همه سازندگى‏ها و كمالات است. اگر آن محقق نگردد، راه و دروازه به روى همه بديها بازگشته، انسان در مفاسد و رذايل سقوط نموده، سرانجام جهنم و عذاب الهى او را فرا مى‏گيرد، آنگاه راه نجات و فرارى

(112)

برايش نمى‏ماند، بايد مسجد را به عنوان سنگر همه جهادها در پرتو عنايات الهى در مهمانخانه خدايى انتخاب نمود تا انسان از آسيب‏ها و نيروهاى دشمنان محفوظ گردد.

پيام‏ها:

1. تمام كارهاى دفاعى و جهادى بايد در جمع مردم در مساجد مطرح گردد تا مسلمانان با ياد خداوند از وظيفه سرپيچى نكنند.

2. در خانه خداوند حكم جهاد اكبر و اصغر را بيان كردن، تأثير گذارى بيشترى را همراه با ياد خداوند دارا مى‏باشد.

3. مسجد محل مبارزه با هواهاى نفسانى و شيطانى است، محرابش سنگر فرماندهى جهاد اكبر و اصغر مى‏باشد.

4. مساجد بايد دافع و رافع مشكلات مسلمين، در جبهه‏هاى اعتقادى، اخلاقى، سياسى و حكومتى باشد. درمان مشكلات نموده و پيشگيرى از حوادث نمايد.

(113)

فصل پانزدهم

عـهـد و پـيـمـان الـهـى

حكم الهى در فقه آل محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بر آن مى‏باشد كه مسجدها بايد از هرگونه آلودگى، پاك و تميز باشد. مساجد بايد از وجوديت‏ها، شرك، كفر و نمادهاى آن‏ها منزّه باشد. تأخير شستشوى ظاهرى آن جايز نيست، نجس نمودن آن حرام و پاك كردن آن واجب فورى مى‏باشد. همچنين تميز كردن مساجد از گرد و غبار و هرگونه آلودگى ظاهرى و باطنى، مأموريت الهى است.

در عظمت خدمت رسانى به مسجد، همين بس كه مأموران طهارت و نظافتِ خانه الهى، حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام معين مى‏گردند.

«وَ عَهِدْنا اِلى اِبْراهيمَ و إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتى لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود(1)؛ ما با حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام عهد بستيم كه خانه مرا براى مهمانان طواف كننده، معتكف، اهل ركوع و سجده، پاك و طاهر نمايند».


1.بقره(2):125.

(114)

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مورد دقت در نظافت و احترام خانه‏هاى خدا سفارش فرمودند:«تَعَاهَدُوا نِعَالَكُمْ عِنْدَ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ(1)؛ در پيش درب مسجد، كفشهايتان را (نسبت به آلودگى) بررسى كنيد».

حضرت امام رضا عليه‏السلام در مورد مقام و جايگاه نظافت كنندگان مساجد در آخرت مى‏فرمايد:«يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ الْحُورَ لَتَشْتَاقُ إِلَى مَنْ يَكْسَحُ الْمَسْجِدَ أَوْ يَأْخُذُ مِنْهُ الْقَذَى(2)؛ بهشت و حوريان بهشتى مشتاق كسى هستند كه مسجد را تميز كند يا آلودگى‏هاى آن را بگيرد».

پيام‏ها:

1. مسلمين در هر موقعيت و مقامى هستند، خدمتگزارى در مساجد را بايد افتخارى الهى براى خود بدانند.

2. هركس لياقت توفيق خدمت در مساجد را نمى‏يابد؛ زيرا ويژه خاصان درگاه الهى است.

3. بهشتيان عاشق مشتاق ديدار خادمان مسجد هستند.

4. بايد براى نظافت و پاكى مساجد، پيشگيرى و درمان را جدى گرفت.


1.وسائل الشيعه،ج3،ص504.

2.مستدرك الوسائل، ج3،ص385.

(115)

فصل شانزدهم

كـلاس پـرورش و آمـوزش

از صدر اسلام، مساجد مركز سازندگى، اعتقادى و ايمانى، عملى و كاربردى، عبادت و نيايش، پرواز و رسيدن به كمالات انسانى بوده است.

مسجد محل آموزش قرآن، حديث و فقه و دانش‏هاى ديگر مى‏باشد. حتى رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از اسيران با سواد خواستند؛ هركس خواندن و نوشتن را آموزش دهد. او را آزاد مى‏نمايند. اين مأموريت پيامبر از جانب خداوند مى‏باشد؛ زيرا كه تعليم كتاب و حكمت، تزكيه و تربيت از كارهاى عمومى همه برگزيدگان الهى و انبياى عظام بوده است كه همان پرورش و آموزش مى‏باشد. مسجد نبوى مركز خطابه‏ها و سخنرانى‏هاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و فرزندان معصومش بوده كه آنان اوصياى بر حق آن نبى مكرم اسلام مى‏باشند، اصحاب پيامبر و شاگردان امامان معصوم عليهم‏السلام كرسى درس و فتوى در مسجد نبوى داشته‏اند. حضرت امام صادق عليه‏السلام به ابان بن تغلب مى‏فرمايد: دوست دارم شما در مسجد بنشينيد و فتوى دهيد.

شاگردان مكتب وحى در شهرهاى مدينه، كوفه، بصره و... داراى كرسى

(116)

درسى و بيان احكام الهى بوده‏اند. نماينده و وكلاى امامان معصوم عليهم‏السلام در شهر قم و رى و ديگر بلاد جهت گرفتن وجوهات شرعى، بيان احكام دين مأموريت داشته‏اند. مسجد محل پاسخ و پرسش و رفع شبهات اعتقادى و عملى بوده و روايات زيادى شاهد بر اين ادعاست كه اين نوشتار گنجايش آنها را ندارد.

مسجد محل آموزش دين و ديندارى مسلمانان و واردين به اسلام بوده است. عبداللّه‏ بن مكتوم كه نابينا بود از طرف پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم امام جماعت موقت مسجد النبى منصوب و آموزش قرآن را در آن مسجد عهده‏دار شد. اذان‏گوى آن حضرت، سخنران و خطيب مسجد در غياب آن رسول الهى بودند.

عبداللّه‏ بن رواحه؛ جانشين پيامبر در امامت جماعت مسجد نبوى و چهره فرهنگى و سردار جنگى بود كه خدماتش در آن خانه خدا فراموش شدنى نمى‏باشد.

üداستانى عبرت‏انگيز

حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: شنيدم كه پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم صبح به مردم درود فرستاد. پس به جوانى در مسجد نظر نمود. در حالى كه او سر مى‏جنبانيد و سرش پايين افتاده، رنگش زرد شده، جسمش لاغر گشته، چشمانش فرو رفته بود.

پس پيامبر براى او فرمود: اى فلانى چگونه صبح كردى؟

(117)

گفت: اى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ! در حال يقين و باور كامل صبح كردم.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از گفتار او تعجب نمود. آنگاه فرمود: براى هر يقينى حقيقتى است، پس حقيقت يقين شما چيست؟

آن مرد گفت: همانا اى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، آن كسى كه مرا محزون نمود و شب مرا بيدار نگه داشت در حالى كه مسير گلويم را تشنه نمود، جانم را از دنيا و آنچه در آن است، جدا نمود تا اين كه به عرش پروردگارم نظر كردم، حساب رسى آماده شد و مردم براى آن حساب محشور شدند و من در ميان آنان بودم، گويا به اهل بهشت نظر مى‏كردم كه در بهشت مورد بهره مندى از نعمت‏ها بودند، در حالى كه يكديگر را مى‏شناختند و بر تخت‏ها تكيه زده بودند و گويا اين كه به اهل آتش نظر مى‏كنم، در حالى كه آنان در عذابند، شيون و فرياد مى‏زنند، گويا اكنون صداى فرياد آتش را مى‏شنوم، در اطراف گوش‏هايم دور مى‏زند.

پس پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم براى اصحابش فرمود: اين بنده‏ايى است كه خداوند، دلش را به ايمان نورانى نموده است، سپس براى او فرمود: آن حالت را همراه خود نگه‏دار.

جوان گفت: اى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ! خدا را برايم بخوان تا شهادت با تو روزيم گردد.

پس رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم دعا نمود، آنگاه طولى نكشيد كه در بعضى از جنگ‏ها با پيامبر خارج شد، سپس بعد از نفر نهم به شهادت رسيد و دهمين

(118)

شهيد آن غزوه گرديد(1).

اين‏ها گزيده‏ايى از جايگاه كاربرى مسجد با محوريت و رهبرى پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بود كه هريك از آن موضوعات در منابع ما داراى شواهد تاريخى و روايات مى‏باشد.

«هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُمّيينَ رَسُولاً مِنهُم يَتْلُوا عَلَيهِم آياتِهِ وَ يُزَكّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَة(2)؛ آن خدايى كه در ميان درس نخوانده‏ها فردى را به رسالت برانگيخت تا بر مردم آيات خدا را تلاوت نمايد و آنان را تربيت نموده و كتاب و حكمت را آموزش دهد». آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، اين امور مطرح شده در آيات را در مركز حكومتش كه مسجد بود، محقق مى‏نمود، لذا مسجد كلاس قرآن و بازسازى آموزش احكام و فقه بوده است.

پيام‏ها:

1. كلاس درس تلاوت و تزكيه و تعليم آن رسول الهى، مساجد است.

2. مساجد امروز بايد دانشگاه آموزش دين اسلام باشد.

3. مساجد بايد محل تربيت و سازندگى انسان‏ها گردد.

4. مساجد بايد محل آموزش قرآن و تفسير و احاديث باشد.

5. متوليان مساجد بايد اين مكان مقدس را تبديل به پايگاه پاسخ و رفع و دفع شبهات اعتقادى و عملى اسلام نمايند.

6. امامان جماعت بايد از اذانگويى تا اقامه نماز و از تلاوت تا تزكيه و تعليم


1.كافى، ج2،ص53.

2.جمعه(62):3.

(119)

را در مساجد با آمادگى كامل عملى تحقق بخشند.

7. مسجد محل كشف و شهود، عرفان و معرفت زدودن موانع و حجاب‏ها مى‏باشد.

8. انسان حالات خاص را نبايد نقل كند، حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم اسم آن فرد را ذكر نكرده؛ زيرا همه او را نشناسند.

9. گمنام در كمالات حافظ اين گونه منافع در دنيا و آخرت مى‏باشد.

(120)

فصل هفدهم

مـسـاجـد شـعـائر الـهـى

شعائر جمع شعيره به معناى نشانه مى‏باشد. شعائر الهى انواع و مراتبى دارد كه عبارتند از: مكانى، زمانى، كلامى و فردى؛

1. افرادى كه در مقام قرب الهى جاى گرفته‏اند چون انبيا و شهدا از مصداق شعائر الهى هستند.

2. سخنان و الفاظى كه تقدس خاص دارد، چون قرآن از مصداق شعائر كلامى هستند.

3. زمان‏هايى كه تعلق ويژه به خداوند دارند، چون شب قدر، عيد فطر و قربان از شعائر الهى محسوب مى‏گردند.

4. مكان‏هاى مقدسى كه اختصاص ويژه به خداوند دارند؛ چون مساجد، حرم مقامات معصوم، صفا و مروه، عرفات، مشعر، منى و... از مصداق‏هاى نشانه‏هاى خداوند هستند.

حال؛ جايى كه صفا و مروه و قربانى حاجى در ايام حج از شعائر الهى است. پس مساجد به طريق قرينه اولويت از مصداق ظاهر و بارز شعائر الهى

(121)

مى‏باشند؛ زيرا همه مسلمين بايد احترام و ادب و تعظيم خاص در انديشه، گفتار و رفتار نسبت به مساجد داشته باشند.

خداوند در مورد شعائر الهى در قرآن مى‏فرمايد: «وَ مَن يُعَظِّم شَعائِرَ اللّه‏ فَاِنَّها مِن تَقوَى القُلُوب(1)؛ كسى كه نشانه‏هاى دين را احترام نمايد. آن علامت تقواى دلهاى آنهاست».

«وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ(2)؛ شتر قربانى را براى شما از نشانه‏هاى خدا قرار داديم».

«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ(3)؛ همانا صفا و مروه از نشانه‏هاى الهى مى‏باشد».

حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام مى‏فرمايد:«مَن وَقَّرَ مَسجَدا لَقَي اللّه‏َ يَومَ يَلقاهُ ضاحِكا مُستَبشِرا وَ أَعطاهُ كِتابُهُ بِيَمينِهِ(4)؛ هركس حرمت مسجد را حفظ كند، خدا را در روز قيامت با چهره ايى خندان و شادمان ملاقات مى‏كند و خداوند نامه‏اش را به دست راستش مى‏دهد».

حضرت امام صادق عليه‏السلام در مورد مأموريت مسلمانان جهت بزرگ شمردن مساجد مى‏فرمايد:«إِنَّمَا أُمِرَ بِتَعْظِيمِ الْمَسَاجِدِ لِأَنَّهَا بُيُوتُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ(5)؛ همانا مأموريت است كه مساجد مورد احترام قرار گيرند، براى اين كه آن‏ها خانه‏هاى خداوند در زمين است».


1.حج(22):32.

2.حج(22):36.

3.بقره(2):158.

4.بحار الانوار، ج84، ص16.

5.وسائل الشيعه،ج5،ص297.

(122)

پيام‏ها:

1. حفظ حرمت و احترام به مساجد، وظيفه همه مسلمين است.

2. مساجد با احكام ويژه‏اش از مصداق‏هاى روشن نشانه‏هاى خداوند مى‏باشد.

3. محترم شمردن مسجد، همان احترام نمودن به خداوندى مى‏باشد كه صاحب خانه است.

(123)

فصل هجدهم

حضور زنان در مسجد

از زمان انبياى سلف خاصه حضرت مريم، مادر حضرت عيسى عليه‏السلام حضور زنان در محل عبادت الهى، كليسا و مسجد كه محل تربيت، بازسازى، پرواز و معراج انسان به سوى حق مى‏باشد، به گونه‏ايى مطرح بوده كه قرآن داستان آن را اين گونه بيان مى‏نمايد. همسر عمران مى‏گويد:«رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ(1)؛ پروردگارم، آنچه در شكمم دارم، براى تو نذر مى‏نمايم، (تا در خانه خدا بيت المقدس خدمتگزار باشد)، آزاده‏ايى را از من قبول نما».

«فَلَمّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثى وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ(2)؛ زمانى كه فرزندش متولد گرديد، گفت: خدايا او دختر است، خداوند در جواب فرمود: خداوند داناتر به تولد مى‏باشد، پسر مثل دختر نيست و (خداوند مى‏گويد) من نام او را مريم مى‏گذارم، (مادر حضرت مريم


1.آل عمران(3):35تا37.

2.همان،36.

(124)

مى‏گويد) و همانا من، او و فرزندانش را از شر شيطان مرموز به تو پناه مى‏دهم».

آنگاه خداوند فرمود: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً(1)؛ آنگاه پروردگارش آن نذر را به نيكويى قبول كرد و او را رشد نكويى عنايت نمود و كفالت او را ذكريّا پذيرفت، هر زمانى كه حضرت ذكريا بر مريم كنار محراب وارد مى‏شد، نزد حضرت مريم غذايى را مى‏يافت».

«قالَ يا مَرْيَمُ أَنّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ(2)؛ حضرت ذكريا مى‏گويد: اى مريم! چگونه اين براى توست، مريم فرمود: آن از نزد خداوند است، همانا خداوند هركس را بخواهد، بدون حساب روزى مى‏دهد».

آنچه كنار محراب قرار مى‏گرفته طبق روايات شيعه و سنى يك نوع ميوه بهشتى كه در غير فصلش به فرمان خداوند كنار محراب حاضر مى‏شده است.

اين مريمِ قرآن است كه در مسجد و معبد پرورش مى‏يابد و خدمتگزار آن مكان مى‏گردد. آنگاه پيامبر الهى حضرت عيسى عليه‏السلام در دامن چنين مادرى، به صورت خارق العاده متولد مى‏گردد كه براى هميشه آن مادر و فرزندش آيتى از نشانه قدرت الهى است.


1.همان،37.

2.همان.

(125)

حضرت فاطمه عليهاالسلام كوثر قرآن كه منزلش در كنار مسجد نبوى مى‏باشد. حضورش در مسجد به مناسبت‏هاى عبادى و سياسى، نقش آفرينى ولايى، خطبه خوانى، پرستارى و دفاع از مقام رسالت و ولايت، بيانگر جامعيت سيده نساء العالمين مى‏باشد. جايگاه اولين زن مسلمان، آن الگوى كامل، در آيات بى‏شمارى از قرآن روشنگر مقام و شأن و منزلت حضرت فاطمه عليهاالسلام مى‏باشد كه اين اختصار را جاى بحث و بررسى نيست.

üباب النساء

درب ويژه بانوان در كنار مسجد نبوى، دليل بر حضور زنان در مسائل مختلف حكومتى است.

حضور زنان در صحنه‏هاى گوناگون سياسى، اجتماعى، نظامى، دفاعى، پرستارى و آب دادن به رزمندگان شاهدى بر نقش مؤثر و فعال آنان در احياى فرهنگ دينى مى‏باشد. مثل حضور در نمازهاى جماعت، جمعه، عيدين مى‏باشد.

درب ورود و خروج اختصاصى جهت خانم‏ها دليل بر توجه به حفظ حرمت و عفت آنان دارد؛ پس وجود زنان قهرمان و فعال در تاريخِ سرنوشت ساز اسلام، بر كسى پوشيده نيست.

اگرچه زنان وظيفه حضور در بعضى صحنه‏ها را ندارند، ولى اگر شركت نمايند، چون مردان به فضيلت‏ها نايل گشته و كسب كمالات مى‏نمايند.

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«إِذَا اسْتَأْذَنَتْ أَحَدَكُمْ امْرَأَتُهُ إِلَى الْمَسْجِدِ

(126)

فَلَا يَمْنَعْهَا(1)؛ وقتى يكى از شما زنش اجازه رفتن به مسجد خواست، نبايد مانع شوند».

پيام‏ها:

1. مردان نبايد مانع حضور زنان در مسجد و كسب فضيلت شوند.

2. شواهد تاريخى و سيره بيانگر نقش زنان در تاريخ مسجد است.

3. حال كه زنان حضور دارند، بايد غيرت مردها شعله ور گردد تا بسيج عمومى و خانوادگى به مساجد محقق گردد.

4. زنان در هدايت مردها و فرزندان، جهت حضور در مساجد نقش مؤثرى داشته و دارند.



1.مستدرك الوسائل، ج3،ص446.

(127)

فصل نوزدهم

جـايـگـاه دل‏دادگـان الـهـى

هر عاشقى در عشق بازى خويش زمان و مكانى را انتخاب مى‏نمايد كه در آن ظرف بتواند، وظيفه خويش را در قبال معبودش محقق نمايد. خداوند بزرگ كه معشوق حقيقى همه انسان‏هاى دلباخته مى‏باشد، پيام مى‏دهد، من در پنج وعده زمانى در خانه‏ام، بستر را براى ارتباط شما آماده نموده‏ام، اين دعوت الهى است از بندگانش بسوى مساجد. اگر مى‏خواهيد با او سخن بگوييد، مناجات و دعا بخوانيد، اگر اراده نموديد كه او با شما سخن بگويد، قرآن تلاوت نماييد. لذا مساجد، خانه خدا براى بيداردلان و انديشمندان الهى مى‏باشد تا در اين سراى، خويشتن را به رنگ و نور او مزيّن نمايند.

حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در اين باره مى‏فرمايد: «سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلاّ ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ قَلْبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالْمَسْجِدِ اِذا خَرَجَ مِنْه(1)؛ هفت نفرند كه خداوند آنان را در زير سايه خود قرار مى‏دهد، روزى كه سايه ايى غير سايه (رحمت و عنايت


1.وسايل الشيعه،ج3،ص482،ح5.

(128)

او ارزشى ندارد) پيشواى عادل و جوانى كه در مسير عبادت خداوند عزيز و بزرگ رشد نمايد و مردى كه دلش متعلق به مسجد باشد تا زمانى كه از مسجد خارج شود».

خارج شدن از منزل در حالى كه انسان دل داده خدا گشته از وابستگى جلوه‏هاى دنيا جدا شده، خويشتن را به مسجد و عبادتگاهى كه خانه خداست مرتبط نموده تا خود را به كمالى بزرگ رساند كه با استمرار آن، دل خانه خدا گردد، وجودش جلوه او گشته، اعضا و جوارحش رنگ الهى و خدايى گيرد، جز به او نيانديشد و بدون رضايت او كارى نكند، اين جاست كه گويند مسجد، دانشگاه الهى و براى متخلّق شدن به اخلاق خداوندى است.

پيام‏ها:

1. ارتباط با مسجد، ارتباط با خداست.

2. در مسجد، يافته‏هاى عقل، به باور دل تبديل مى‏گردد.

3. با حضور در مساجد، انسان زير سايه رحمت الهى در دنيا و آخرت قرار مى‏گيرد، در اين صورت ديگر غم و غصه‏ايى ندارد و از عذاب الهى در امان مى‏باشد.

(129)

فصل بيستم

شـكـايـات مـسـاجـد

هر وجودى در نظام هستى، نقش ويژه خود را دارا مى‏باشد. خالق جهان هستى كه در وحى آسمانى خود در طول تاريخ اديان الهى معابد و مساجد را مهمانخانه خويش و خانه خود براى بندگانش قرار داده است، انتظار دارد، آنان كه اظهار بندگى مى‏نمايند، در جهت عمران و حضور در مساجد به صورت فعال شركت نمايند.

با توجه به جايگاه مسجد در نزد خالق هستى، اگر كسى توجه به دستور و وحى الهى ننمود، بايد از جانب صاحب خانه بازپرسى و بازخواست گردد، لذا در متون اسلامى ما از حضرت پيامبر اعظم و امامان معصوم عليهم‏السلام رواياتى مبنى بر شكايت مساجد در محضر خداوند از مردم به ويژه همسايگان آن وجود دارد. چرا به عمران و آبادى آن‏ها توجه نمى‏شود؟ هم چنين، قرآن و عترت و علما، به محضر خداوند سبحان شكايت مى‏نمايند كه چرا مردم آنان را مهجور نمودند و از آن‏ها جهت تربيت و نجات و سازندگى خويش و اجراى دستورات الهى استفاده ننمودند؟

(130)

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: «يَجِيءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلَاثَةٌ يَشْكُونَ الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ(1)؛ سه دسته روز قيامت شكايت مى‏كنند، قرآن مسجد و عترت».

«يَقُولُ الْمُصْحَفُ يَا رَبِّ حَرَّفُونِي وَ مَزَّقُونِي(2)؛ قرآن مى‏گويد: اى پروردگارم مرا تغيير دادند(تفسير به رأى نمودند) و مرا پراكنده نمودند».

«وَ يَقُولُ الْمَسْجِدُ يَا رَبِّ عَطَّلُونِي وَ ضَيَّعُونِي(3)؛ مسجد مى‏گويد: اى پروردگارم، مرا تعطيل كردند و ضايعم نمودند».

«وَ تَقُولُ الْعِتْرَةُ يَا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا(4)؛ و عترت مى‏گويد: پروردگارم! ما را كشتند، ما را دور نمودند و ما را پراكنده كردند».

حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «ثَلَاثَةٌ يَشْكُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ(5)؛ سه گروه به محضر خداوند عزيز و بزرگ شكايت مى‏نمايند».

«مَسْجِدٌ خَرَابٌ لَا يُصَلِّي فِيهِ أَهْلُهُ(6)؛ مسجد خرابى كه اهل آن در آنجا نماز اقامه نمى‏كنند». چون نماز اقامه نمى‏كنند، آن مسجد خراب است؛ زيرا آبادانى مسجد و احياى آن در گرو اقامه نماز مى‏باشد.

«وَ عَالِمٌ بَيْنَ جُهَّالٍ(7)؛ و دانشمندى كه بين جاهلان است» از دانش او بهره نمى‏برند. شكايت مى‏كند كه مرا مهجور نمودند.

«وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَيْهِ الْغُبَارُ لَا يُقْرَأُ فِيهِ(8)؛ و قرآنى كه بدون استفاده مانده، گرد و خاك بر آن نشسته، خوانده نمى‏شود».قرآن به خاطر هجرانش


1.وسايل الشيعه، ج3، ص484،ح2.

2.همان،ح1.

(131)

شاكى مى‏شود.

حال توجه كنيم؛ اگر كلاس الهىِ مسجد، همراه قرآن و عترت اهل بيت، همه با هم روز قيامت به محضر حضرت حق عليه ما شكايت كنند كه ما مسلمانان با آن‏ها اين گونه رفتار كرديم، چه جوابى خواهيم داشت؟

پيام‏ها:

1. مسلمين بايد به حسب وظيفه با مساجد و قرآن و علما به گونه‏ايى برخورد نمايند كه از جانب صاحب خانه مورد تشويق و شفاعت قرار گيرند.

2. بايد حقوق مسجد مراعات، حق آن ادا گردد.

3. بى توجهى به مسجد، بى اعتنايى به فرمان خدا و رسول و اهل بيت مى‏باشد.

4. افرادى كه مساجد را ترك مى‏كنند، تخريب‏گران خانه‏هاى خداوند محسوب مى‏گردند.

(132)

فصل بيست و يكم

رسيدگى به محرومين

از زمان آن رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مسجد اميدگاه مستضعفين و مساكين، اسراء و در راه ماندگان بوده است. چون انسان‏هاى مؤمن و مسلمان كه داراى عقل و وجدان سالم بوده‏اند، در مسجد براى انجام واجبات دينى و مستحبات حضور مى‏يافتند، لذا نيازمندان براى رفع مشكل و نياز خود به آن جمع مراجعه و از آنان استمداد مى‏جسته‏اند. آنان با سخاوت و كمالاتى كه داشته‏اند از باب «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَة(1)؛ همانا مؤمنان برادر يكديگرند». و توجه به حديث شريف پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم كه فرمود:«مَن اَصبَح وَ لَم يَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمين فَلَيسَ بِمُسلِم(2)؛ كسى كه صبح نمايد در حالى كه توجه به كارهاى مسلمان‏ها ننمايد، مسلمان نيست».

وظيفه همه مسلمين، توجه كردن عملى و رفتارى به مشكلات و حل آن‏ها براى برادران خود مى‏باشد.

در مورد نذر روزه و وفاى به آن توسط خامس آل عبا عليهم‏السلام و ايثار آن طعام در


1.حجرات(9):

2.محجة البيضا،ج4،ص405.

(133)

موقع افطار به سه نفر كه هريك داراى عنوان خاصى از محرومين بوده‏اند، گوياى اين سيره رفتارى در مسائل اقتصادى مى‏باشد: قرآن درباره آنان كه به نذرشان وفا نمودند، مى‏فرمايد:«وَ يُطعِمونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّه مِسكينا وَ يَتيما وَ اَسيرا(1)؛ آنان با محبت الهى به مسكين و يتيم و اسير طعام مى‏دهند». اين ايثار با تمام اخلاص محقق مى‏شود، ثمره آن ماندگار شدن آن سيره نيكو در ميان انسان‏ها مى‏باشد.

در ادامه خداوند مى‏فرمايد: آنان كه طعام را بخشيدند، فرمودند: «لا نُريدُ مِنكُم جَزاءً و لا شكورا(2)؛ از شما پاداش و تشكر نمى‏خواهيم».

در سيره و بيانات نبوى و امامان معصوم عليهم‏السلام رسيدگى به مستمندان و محرومين در اولويت بوده تا آنجا كه درخواست كنندگان از محضر آنان محروم نمى‏شدند. حضرت امير المؤمنين عليه‏السلام در ركوع انگشتر را صدقه مى‏دهد، حضرت زهرا عليهاالسلام گردبند، پرده‏ها و اشيايى را فروخته و لباس عروسى را مى‏بخشد، اهل خانه حضرت على و زهرا عليهماالسلام افطار خويش را سه روز به مسكين و يتيم و اسير مى‏دهند. اين‏ها نمونه‏هايى از صدها مورد است كه سيره آنان را مشهود و روشن مى‏نمايد كه مساجد محل پاسخ‏گويى به نيازهاى مردم و ايجاد تعادل و توازن اقتصادى مى‏باشد.

پيام‏ها:

1. بايد در جهت كاربرى و تأثيرگذارى مديران مساجد با ابعاد اقتصادى و


1.انسان(76):8.

2.همان،9.

(134)

رسيدگى به محرومين برنامه ريزى شود.

2. مساجد بايد پناه گاه محرومين و اميد آنان گشته و محل طرد آنان واقع نشوند.

3. كسانى كه توان اقتصادى دارند، بايد از مساجد و مسجدى‏ها محروميت‏زدايى نمايند.

(135)

فصل بيست و دوم

حيات حقيقى كجاست؟

در انديشه حقيقى مقام معصوم بازدهى مساجد در حيات واقعى ارزيابى گرديده است. زمانى كه ماهى ماهيت حيات و استمرار زندگى‏اش در گروه آب مى‏باشد. انسان با ايمان زمانى داراى حيات واقعى است كه مرتبط با مسجد باشد.

مسجد؛ حياتبخشى است كه اصل انسانيت را در چهره ايمانى حفظ مى‏نمايد. چنانچه اگر ماهى را از آب بگيرى بى تابى مى‏كند تا جان دهد.

از علامت‏هاى ايمان آن است كه مسلمان بدون مسجد نمى‏تواند ادامه زندگى دهد، بى‏تابى مى‏كند روح و روانش آرام نمى‏گيرد، مگر بوسيله ورود به خانه خدا، خانه ايى كه انبياى الهى براى استمرار حيات خويش، آرامش جان و روح، رشد عقلانى و علمى در خانه معبود خويش به اعتكاف و عبادت پرداختند.

آب همه مواد غذايى را براى ماهى تأمين مى‏كند، گويا كه مسجد تمام نيازمنديهاى مادى و معنوى بشر را تأمين مى‏نمايد.

(136)

در يك تشبيه زيبا و روشن جمله‏ايى نقل شده:«اَلمُؤمِنُ فِى المَسجِد، كَالسَّمَك فِى الماء وَ المُنافِقُ فِى المَسجِد كَالطِّيرِ فِى القَفَس(1)؛ مؤمن در مسجد مثل ماهى در آب و منافق در مسجد مثل پرنده در قفس مى‏باشد». تحليل و بررسى اين روايت، نكات و پيام‏هاى زيادى را مى‏تواند، به همراه داشته باشد.

پيام‏ها:

1. مسجد رمز و اصل حيات و استمرار زندگى مؤمن مى‏باشد، چنان چه آب براى ماهى اين گونه است.

2. مسجد محل مانور عبادى انسان با ايمان است، چنان چه دريا براى ماهى اين گونه است.

3. مؤمن بدون مسجد مرده، جان خويش را از دست داده است و تحرك و پويايى ندارد.

4. منافقين و دشمنان اسلام، شياطين جنى و انسى در مسجد، كبوترهاى بال و پر بسته در قفس هستند كه قدرت مانور را از دست داده، بى حركت مانده، همانند مرده متحرك، ذليل و خوار، گرفتار عذاب الهى مى‏باشند.


1.كشف الخفاء،ج2،ص294،ح2689.

(137)

فصل بيست و سوم

آثـار اهـل مـسـاجـد

از آثار وجودى اهل مسجد و استغفار كنندگان و آبادگران مساجد؛ دفع و رفع عذاب الهى مى‏باشد. بلكه حضور آنان در مساجد موجب نزول رحمت حق تعالى مى‏گردد. مسجد در جايگاه خودش آنقدر مؤثر است كه مانع نزول قهر الهى، بلاهاى زمينى و آسمانى براى همه مردم مى‏شود.

üآثار مسجد در دنيا

حضرت امام باقر عليه‏السلام از پدرانش عليهم‏السلام نقل فرمود: «اِنَّ اللّهَ اِذا أَرادَ أَنْ يُصيبَ أَهلَ الاَرضِ بِعَذابٍ قالَ: لَولا الَّذينَ يَتَحابُّونَ فِّى و يَعمُرونَ مَساجِدى وَ يَستَغْفِرونَ بِالْاَسحار، لَولا هُم لِاَنْزَلْتُ عَذابى(1)؛ همانا خداوند زمانى كه اراده كرد عذابى به اهل زمين برساند، فرمود: اگر نبودند كسانى كه در مورد من محبت مى‏كنند و مسجدهايم را آباد مى‏نمايند و سحرگاهان استغفار مى‏كنند، عذابم را نازل مى‏كردم».


1.وسايل الشيعه،ج3،ص486،ح3.

(138)

üآثار اهل مسجد در آخرت

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مورد آثار اقامه نماز صبح در مساجد فرمود:«اَلا بَشِّرِ الْمَشّائينَ فِى الظُّلماتِ اِلى المَساجد بِالنُّورِ السّاطِعْ يَومَ القيامة(1)؛ آگاه باشيد، به كسانى كه در تاريكى شب به سوى مساجد مى‏روند، به نور درخشنده روز قيامت بشارت دهيد».

حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در وصيت هايش به اباذر غفارى مى‏فرمايد: «يا أَباذر إِنَّ اللّهَ تَعالى يُعطيكَ ما دُمْتَ جالِسا فِي المَسجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ دَرَجَةً فِي الْجَنَّةِ وَ تُصَلّي عَلَيْكَ الْمَلائِكَةُ وَ تَكْتَبُ لَكَ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسَتْ فيه عَشَرَ حَسَنات وَ يُمْحى عَنْكَ عَشَر سَيِّئاتِ(2)؛ اى اباذر؛ همانا تا زمانى كه در حال نشستن در مسجد هستى به هر نفسى كه تنفس مى‏نمايى، خداوند درجه‏ايى در بهشت به تو عطا مى‏كند و ملائكه بر تو درود مى‏فرستند و به هر نفسى كه تنفس مى‏نمايى براى شما ده نيكى نوشته مى‏شود و از تو ده گناه محو مى‏گردد».

پيام‏ها:

1. آبادگران مسجد، مقام ويژه شفاعت را دارا مى‏باشند.

2. اهل حضور در مسجد، لحظاتشان در خانه خدا عبادتى است كه قسمت بيشتر آثارش در دنيا پوشيده است.

3. وظيفه ماست، با حضور در مساجد، مانع نزول عذاب و موجبات نازل شدن باران رحمت و مغفرت الهى را بر زمين و دلهايمان فراهم سازيم.


1.وسايل الشيعه،ج3،ص516،ح1.

2.ميران الحكمة،ش8301.

(139)

فصل بيست و چهارم

خـانـه تـوبـه

يكى از اسما و صفات حسناى الهى توّاب مى‏باشد؛ يعنى توبه‏پذيرى خداوند سبحان نسبت به كسانى كه پشيمان گشته و خواستار بازگشت به محضر اويند: «وَ اللّه‏ُ يُحِبُّ التَّوابين وَ يُحِبُّ المُتَطَهَّرين(1)؛ خداوند توبه كنندگان و پاك شدگان را دوست مى‏دارد».

يهود بنى قريظه با پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و مسلمين عهد و پيمان جنگ امضا نموده بودند. اما در سال پنجم هجرت در جنگ احزاب با مشركين مكه همدست شدند، پيمان شكستند، خيانت نمودند. حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بعد از جنگ خندق منطقه آنان را محاصره نمود. آنگاه بشير بن عبد المنذر انصارى معروف به ابولبابه انصارى را به عنوان پيك خود به قبيله بنى قريظه فرستاد تا پيامش را ابلاغ نمايد. اما او در مأموريت خويش به حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم خيانت كرد. بر خلاف دستور عمل نمود، دشمنى پيامبر را به آنان بيان و حكم جهاد و كشتن آن‏ها را از طرف آن


1.بقره(2):222.

(140)

حضرت اعلام كرد. آنگاه در بازگشت به مدينه چون به خدا و رسولش خيانت كرده بود، پشيمان گشت. اما چگونه از كرده خويش اظهار ندامت نمايد. به دخترش اعلام نمود، مرا به ستون مسجد كه نخل خرمايى بود، ببندد. به گريه و زارى بپردازد تا شايد خداوند توبه‏اش را بپذيرد.

هر زمانى كه كار ضرورى داشت، او را باز مى‏نمود، سپس بعد از انجام كارش او را با طناب مى‏بست تا اين كه بعد از سه شبانه روز وحى الهى نازل شد. توبه او پذيرفته گرديد. حضرت فاطمه عليهاالسلام خبر دادند كه او را باز نمايند.

ابولبابه خبر داد: اگر توبه مرا خداوند پذيرفته است از رسولش مى‏خواهم مرا باز نمايد. پيامبر اعظم آمد، طناب‏ها را باز كرد و اينگونه خانه خدا محل توبه انسان گنه كار گرديد. لذا براى هميشه تاريخ، ستون توبه يا ابولبابه انصارى در مسجد نبوى از جايگاه ويژه برخوردار گرديد. اين محل كه داراى ازدحام جمعيت مى‏باشد، روضة النبى نام دارد، بين منبر و مرقد شريف پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم بوده‏است.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: «ما بَينِ مَنْبَرى و قَبْرى رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْبَرِي عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ(1)؛ حضرت رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: بين منبر و قبرم باغى از بوستان بهشت است و محل منبرم بر دربى از دربهاى بهشت است». همچنين به احتمالى محل دفن حضرت صديقه طاهره، شهيده عالمه حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام مى‏باشد. اين مكان مقدس


1.كامل الزيارات، ص 16، باب ثالث.

(141)

به ستون توبه مشهور است كه مهمانان و زائرين حرم نبوى براى اقامه نماز در اين مكان مقدس نوبت و از يكديگر سبقت مى‏گيرند. ضيافت خانه الهى كه مسجد مى‏باشد. اگر مهمانان در خانه ميزبان درخواستى داشته باشند، سعى ميزبان در پاسخ دادن، مثبت مى‏باشد؛ زيرا خداوند «ارحم الراحمين» توبه كنندگان را دوست داشته، توبه‏پذير است. لذا انسان‏هاى خطا كار و گنه‏كار به سوى او بازگشت نموده و در مسير هدايتى او قرار مى‏گيرند و بايد از شيطانى بودن و شدن فاصله بگيرند. حال بايد بدانيم كه پنج وعده در مهمانخانه خدا كه مسجد هست، حضور يافتن و نماز جماعت اقامه نمودن، انسان را از جهات روحانى و جسمانى آرامش بخشيده، او را اشباع نموده، به كمالات مى‏رساند. «اَلاّ بِذِكْرِ اللّه‏ِ تَطْمَئِنَّ القُلوبِ(1)؛ هوشيار باشيد، با ياد خداوند دل‏ها را آرامش بخشيد».

بعضى از مفسرين آيه ذيل را در مورد خيانت ابولبابه دانسته‏اند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(2)؛ اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و رسول نبايد خيانت نماييد و به امانت‏هايتان خيانت نكنيد، در حالى كه مى‏دانيد». اين اعمال شما كه پيام رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را تحريف نماييد، خيانتى بزرگ مى‏باشد. در واقع اين عمل و رفتار زشت شما عليه خودتان مى‏باشد و تيشه به ريشه خود زدن است.


1.رعد(13):8.

2.انفال(8):27.

(142)

پيام‏ها:

1. بن بست در فرهنگ دينى ما وجود ندارد. نااميد بودن در محضر خداوند از گناهان محسوب مى‏گردد.

2. هميشه راه براى محبت با خداوند، برگشت به محضر او گشوده است.

3. مساجد از جهت محل توبه و عذر خواهى از محضر خداوند بهترين مكان مى‏باشد.

4. وجود وجدان سالم در انسان موجب بيداريش مى‏گردد، آنگاه او را از كرده خويش پشيمان مى‏نمايد.

(143)

فصل بيست و پنجم

فضيلت حركت به سوى مساجد

قدم‏ها و حركت‏هايى در نظام هستى داراى ارزش حياتى بوده و جاويدان مى‏گردد كه در محضر خالق هستى، براى او در جهت او «انا لله و انا اليه راجعون» باشد. رهبران الهى در توصيف اين نظام ارزشى كه انسان به سوى خانه خدا حركت نمايد تا در مهمانى و زيارتش شركت نمايد.

بيانات روشنگر و هدايتگرى دارند كه شيفتگان طريق معبود آن را با تمام وجود استقبال و به آن افتخار مى‏نمايند.

حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود:«مَن مَشى اِلَى المَسجِدِ لَم يَضِع رِجْلاً عَلى رَطبٍ وَ لا يابِسٍ اِلاّ سَبَّحتَ لَهُ الاَرضِ اِلَى الاَرَضين السّابِعَة(1)؛ كسى كه به سوى مسجد حركت نمايد، بر تر و خشكى قدم نمى‏گذارد، مگر اين كه زمين اول تا زمين هفتم براى او سبحان اللّه‏ مى‏گويند».

آرى؛ همه موجودات هفت زمين ذاكر اويند، چه توفيقى از اين مقام بالاتر كه نظام وجود به نيابت او، به عبادت خدا مشغول هستند.


1.وسائل الشيعه، ج3، ص483.

(144)

حضرت رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايد:«مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِيَ عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ(1)؛ كسى كه به سوى مسجدى از مساجد خدا حركت نمايد، آنگاه به خاطر هر قدمى كه برمى دارد تا به منزلش برگردد، ده نيكى براى اوست و ده بدى از او محو مى‏شود و براى او ده درجه بالا مى‏رود».

حضرت پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود:«وَ المَساجِدُ بُيُوتُ اللّه‏ فَمَنْ سَعَى إِلَيْهَا فَقَدْ سَعَى إِلَى اللَّهِ وَ قَصَدَ إِلَيْهِ وَ الْمُصَلِّي مَا دَامَ فِي صَلَاتِهِ فَهُوَ وَاقِفٌ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ(2)؛ و مسجدها خانه‏هاى خداوند است، آنگاه كسى كه به سوى مسجدها تلاش كند، حتمى است كه به سوى خداوند كوشش نموده و قصد خداوند كرده است و نماز گزار تا مادامى كه در (نمازش آن حالت عبادى و عرفانى) هست، آنگاه او در محضر ويژه خداوند عزيز و بزرگ مى‏باشد».

خداوند سبحان براى رساندن انسان‏ها به كمالات راههايى را بيان نموده است تا بندگانش هم چالش‏ها را هموار نمايند، هم كرامت را بدست آورند.

يكى از راه‏هاى كسب آن فضيلت‏هاى بزرگ حضور در مساجد است كه با كمترين كار براى انسان در نزد خداوند محقق مى‏گردد.


1.وسائل الشيعه،ج3،ص483،ح3.

2.من لا يحضره الفقيه،ج1،ص195.

(145)

üنورافشان روز قيامت

حضرت خاتم النبيين صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مورد نماز صبح در مسجد فرمود: «أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِينَ فِي الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ(1)؛ هشدار؛ به كسانى كه در تاريكى شب به سوى مساجد مى‏روند به نورافشانى روز قيامت بشارت بدهيد».

پيام‏ها:

1. مسلمين بايد براى يافتن عزت در پيشگاه الهى و رسيدن به محضر قرب او به سوى مساجد حركت نمايند.

2. مسلمانان براى رسيدن به پيروزى در مقابل دشمنان كفر و استكبار، نفاق و ظلم بايد با بسيج عمومى، در مساجد شركت نمايند تا در اين سنگر دفاعى و خدايى منسجم گشته از اسلام دفاع نمايند.

3. جهان اسلام اگر معرفت به ارزش‏هاى حضور در مساجد مى‏يافت، قدمى فراتر و همتى بزرگ را مبذول مى‏داشت.

4. توجه و تلاش به سوى مساجد موجب نورانيت انسان‏ها در آخرت مى‏گردد.

5. اقامه نماز صبح در مساجد ويژگى خاصى را براى انسان ارمغان دارد.


1.وسائل الشيعه،ج1،ص381.

(146)

فصل بيست و ششم

مـسـجـد كـجـاسـت؟

مراد از مسجد و مساجد با استفاده از آيات و روايات و سيره چيست؟

1. كعبه.

2. مسجد الحرام.

3. مسجد الاقصى.

4. همه زمين.

5. اعضاى هفتگانه كه هنگام سجده روى زمين قرار مى‏گيرد.

6. زائر سراى الهى.

7. جايگاه ركوع و نفس ركوع.

8. محل سجده الهى، به خود سجده هم اطلاق شده است.

9. مكان اقامه نماز.

10. مكان اعتكاف و عمل اعتكاف.

11. مسجد؛ مكان عبادت.

12. مسجد؛ محلى براى تجمع مسلمين، جماعت و جمعه.

13. مساجد؛ خانه‏هاى خداوند است كه جلوه‏هاى كلامى و عملى بايد در خانه‏اش ظهور و بروز نمايد.

(147)

14. مسجد؛ محل كسب رضايت الهى است.

15. مسجد؛ محل بيان و اجراى احكام قضايى اسلام.

16. مسجد؛ محل بيان احكام عبادى و اخلاقى.

17. مسجد؛ محل خدمت رسانى به مردم.

18. مسجد؛ محل زيارت رهبرى.

19. مسجد؛ محل بيعت با رهبرى.

20. مسجد؛ محور وحدت مسلمين.

21. مسجد؛ جايگاه مانور عبادى در پنج وعده نماز جماعت.

22. مسجد؛ مهمانخانه الهى.

23. مسجد؛ محل نزول كرامت خدايى.

24. مسجد؛ محل رفت و آمد ملائكه.

25. مسجد؛ محل انس و محبت مسلمين و ديدار يكديگر.

26. مسجد؛ محل تلاوت قرآن،آموزش، قرائت، تفسير و بيان آن.

27. مسجد؛ محل اقامه قرآن و عترت.

28. مسجد؛ محل اظهار تولى و تبرى نسبت به دوستان و دشمنان.

29. مسجد؛ درب ورودى بهشت.

30. مسجد؛ محل توبه و بازگشت به خدا.

31. مسجد؛ محل اجابت دعا.

32. مسجد؛ محل پناه دادن خداوند.

33. مسجد؛ محل معراج ؛ پرواز به سوى خدا.

34. مسجد؛ خانه ايمان و تقوى.

35. مسجد؛ خانه و مجلس پيامبران.

(148)

36. مسجد؛ محل جهاد اكبر و برنامه ريزى جهاد اصغر مى‏باشد.

37. مسجد؛ جايگاه خشم منافقين و شياطين.

38. مسجد؛ محل حيات و زندگى مؤمنين.

39. مسجد؛ درب ولايت اهل بيت عليهم‏السلام .

40. مسجد؛ پناهگاه مضطران لايق، (فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين عليه‏السلام جهت مولودش).

41. مساجد؛ خانه‏هاى كسب عزت و عظمت مسلمين است.

42. مساجد؛ حافظ جامعه اسلامى از خطرات هجوم فرهنگى مى‏باشد.

43. مساجد؛ محل قبولى نمازهاست.

44. مسجد؛ زندان منافقين است.

45. مسجد؛ آنجايى است كه حوريان بهشتى مشتاق ديدار خدمتگزاران مساجد هستند.

46. همه بايد مساجد را احترام و تعظيم نماييم.

47. احترام مساجد، جايى است كه بايد مورد احترام و تعظيم مسلمانها قرار گيرد.

48. مسجد؛ محل ترك كارهاى دنيايى است.

49. مسجد؛ محل رسيدن به مقام قرب الهى است.

50. مسجد پناهگاه، بى‏پناهان مى‏باشد.

51. مساجد؛ محل پرورش و آموزش انسانها است.

52. مساجد؛ محل تمرين پيروى از رهبرى مى‏باشد.

53. جلو رفتن از امام جماعت موجب بطلان نماز مى‏گردد.

(149)

فصل بيست و هفتم

نقدى بر مساجد جهان اسلام و كشور

دانشمندان و علماى اسلام بايد جايگاه مسجد را در قرآن به صورت جامع براى مسلمين جهان بيان نمايند. اين روشنگرى بايد با محوريت وحى الهى، قرآن شريف، بيانات روشنگرانه پيامبر اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، سيره عملى آن رسول الهى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم ، احاديث مقامات معصوم، صورت پذيرد تا مساجد از عمران و آبادى ويژه‏ايى در جهت بيان اسلام ناب محمدى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در ابعاد مختلف فردى، نظام خانواده، اجتماعى، سياسى، حكومتى با حضور همه اقشار مردم تحقق يابد.

امروز دشمنان اسلام همه مساجد جهان اسلام را به عنوان سنگر مبارزه مسلمين در مقابل خود ارزيابى نمى‏كنند. جاى بسيار افسوس و تأسف مى‏باشد؛ زيرا بسيارى از مساجد جهان اسلام تحت حاكميتِ حاكمان مرتجع اسلامى و مفتيان دربارى وابسته به اسلام امريكايى اداره مى‏شود. امروز مسجد الحرام و مسجد نبوى در مكه و مدينه كه مهمترين شهرهاى

(150)

جهان اسلام هست. در سكوت و بى رمقى خاصى قرار گرفته است. در حالى كه بايد آن دو مسجد، بيانگر تمام توطئه‏هاى دشمنان اسلام، آگاه نمودن مسلمين از وضعيت استكبار و كفر جهانى، شرك و نفاق باشد. پايگاه عظيم ستم سوزى و عدالت محورى در مقابل همه طاغوت‏هاى جهان بوده، دلهاى مسلمين را به نور حق و قرآن، پيامبر و اهل بيت روشن نمايد. آبادانى و عمران مساجد، به گسترش اسلام با بيانى حقيقى و حضورى چشمگير و روشنگرى عادلانه، به دور از يك مذهب حاكم و انحصارطلبى در بيان بوسيله يك انديشه خاص صورت پذيرد.

بايد حقايق براى مسلمين بر محور قرآن و بيانات و سيره رسول اعظم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم در مساجد به عنوان كرسى درس و خطابه، پرسش و پاسخ روشن گردد. دشمنان اسلام بايد بزرگترين وحشت و اضطراب را از سنگر مساجد عليه منافع استكبارى و شيطانى خود ارزيابى نمايند. اما حاكميت غير عادلانه بر مساجد موجب گشته كه علماء اسلام و مسلمانها نتوانند از آن مكان‏هاى مقدس جهت رشد اسلام و مسلمين، تبليغ و ترويج حقيقى دين استفاده نمايند.

متأسفانه مساجد جهان اسلام يعنى مسجد الحرام و مسجد نبوى و مسجد كوفه و مسجد الاقصى كه بايد پايگاه ترويج اسلام ناب و دفاع از حقوق مسلمين و دفع ظالم از كشورهاى اسلامى باشد. به چه وضعيت نامناسبى

(151)

درآمده؛ است. مهمانان خانه خدا در مسجد الحرام و مسجد نبوى از زيارت عادلانه و آزادانه و از بيان حقايق براى يكديگر و درد دل نمودن محرومند. و اگر ديده شوند، با آنان برخورد، نظامى و انتظامى و دادگاهى مى‏شود. حاكميت يك عقيده و تحميل آن به جهان اسلام آيا استبداد است يا عدالت؟ ظلم است يا تعادل و انصاف؟

مساجد جهان اسلام بايد از حاكميت طاغوت و استعمارگران خارجى و غربى آزاد گردند تا بتوانند رسالت جهانى خود و جهانى نمودن اسلام را از اين پايگاه عظيم اعمال نمايند.

استقلال مساجد از نفوذ دولت‏هاى حاكم در جهان اسلام در ابعاد مديريت اقتصادى، فرهنگى، عمران و آبادى، جذب نسل جوان، ارزيابى دافعه‏ها و جاذبه‏ها در مساجد؛ جايگاه بسيار مهم و استراتژيك را در اين زمان دارا مى‏باشد كه هجوم فرهنگى از تمام نقاط به وسيله دشمنان بشريت و اخلاق انسانى تدارك مى‏شود تا انسان را از حقيقت خودش ساقط در حيوانيت و پستى ساقط نمايند. مساجد بايد محل پرواز و عروج انسان‏ها باشد. متوليان امور بايد مديريت مساجد را در ده‏ها عنوان كه، در اين مجموعه و منابع ديگر آورده شده است، ارزيابى نمايند. اگرچه اين موضوع در ايران اسلامى به ويژه در زمان شروع انقلاب از سال‏هاى 1342 تا پيروزى انقلاب، آنگاه تا پايان جنگ تحميلى عراق در سال 1367، اين بروز و ظهور در مساجد و

(152)

نمازهاى جمعه از عظمت و شكوه خاصى برخوردار بود. بايد الآن هم اين سنگر بهتر از سابق با جوشش و خروش، ستم ستيزى و عدالت گسترى راه خود را ادامه دهد. جاى نگرانى است. در بسيارى از مساجد كشور ما كه خودم حضور داشته‏ام از مركز و شهرهاى مركزى تا نقاط ديگر، مديريت مساجد قوى نمى‏باشد، افراد خوش فكر و جوانان به وسيله بعضى از مسئولين مساجد دفع مى‏شوند، ديگر روى به خانه الهى نمى‏آورند، خواسته‏هاى آنان و مردم به صورت عادلانه مورد توجه قرار نمى‏گيرد. اگر كسانى بخواهند، بررسى نمايند، اطلاعات روشن است. جاى تأسف است كه در كشور علوى ايران اسلامى اذان از مساجد در سه وعده پخش نمى‏شود، در حالى كه در كشورهاى جهان اسلام پنج نوبت اذان پخش مى‏شود.

نمازهاى ظهر و صبح در بسيارى از مساجد در شهرها و تهران بزرگ به علت‏هاى ضعف مديريت و يا اقتصادى تعطيل مى‏باشد. مديريت مساجد به گونه‏ايى تأمين نگشته كه امام جماعت‏ها اوقات خود را صرف مسجد و مسجدى‏ها و جذب آنان بنمايند.

امروز متأسفانه شاهديم؛ كه در سطح كشور پايگاه‏هاى اصلى بيان اسلام در پنج نوبت نماز جماعت به واسطه عدم مديريت قوى و متمركز براى اداره

(153)

مساجد دچار نارسايى و ضعف گرديده، لازم است تمام نهادهايى(1) كه به نحوى به مساجد خدمات مى‏دهند، با مديريت واحد و متمركز، مساجد را آباد نمايند تا اين مشكل مهم مرتفع گردد.

در حالى كه انقلاب ما اسلامى و دينى بوده و از پايگاه مساجد شروع شده، آيا بايد اين گونه مساجد در مديريت اقتصادى مورد بى توجهى گشته و مهجور گردد؟

آيا مساجد در محضر خدا و رسولش شكايت نخواهند برد كه چرا رؤساى حكومت با من اين گونه برخورد نمودند؟

«اِنْ مَكَّنّاهُمْ فِى الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوةِ(2)؛ اگر در زمين به آنان قدرت داديم، نماز را اقامه مى‏كنند».

در حالى كه بهترين مكان اقامه نماز مساجد و بهترين كيفيت آن جماعت و جمعه است.


1. امور مساجد، وزارت ارشاد، اوقاف، دفتر تبليغات، حوزه، سازمان تبليغات، ستاد اقامه نماز، طرح هجرت و مستقر و... .

2.حج(22):41.

(154)

در طول بيست و هفت سال تشكيل نظام جمهورى اسلامى كه انقلابش اسلامى و بوسيله روحانيت و مرجعيت شيعه بنيانگذارى شده تا كنون بايد تحولى عميق در عمران و آبادى مساجد كشور در جهات مختلف تبليغى و عملى و تأثيرگذارى انجام مى‏شد.

اما دولت‏ها در اين مدت چقدر سرمايه گذارى و خدمات نموده‏اند؟

آيا پاسخ آن را در محضر خداوند به صورت انجام وظيفه لازم دارند؟

در حالى كه روايات بيشمارى دلالت بر آن دارد كه نماز بدون جماعت و مسجد، نماز نيست.

üپيشنهاد و برنامه

به محضر پربركت مقام عظماى ولايت، مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس شوراى اسلامى، دولت محترم، قوه قضاييه و همه دلسوزان اسلام و قرآن، مقام نبوت و امامت، مسجد و مسجدى پيشنهاد مى‏شود، جهت رشد و بالندگى مديريت مساجد عنايت ويژه‏ايى محقق گردد.

1. يك وزارت خانه با هزاران پرسنل و ساختمان و ماشين و حقوق مزايا جهت راهبرى ادارات در شهرهاى تابعه آن كشور تأسيس مى‏گردد و حال آنكه در هر شهرستان صدها و هزاران مسجدى مى‏طلبند كه تشكيلاتى در حدّ يك وزارت خانه وسيع جهت اداره شئونات مساجد تأسيس شود. رياستش را مقام ولايت انتخاب نمايد تا اين مهم با استقلال كامل، بدون وابستگى به دولت تحت رهبرى ولى فقيه هدايت گردد تا در نتيجه وحدت رويه در مديريت مساجد محقق شود.

2. پيش نويس قوانين آن كارشناسى شده و بوسيله بهترين ائمه جماعات و جمعه با حضور كارشناسانى كه امروز به صورت غير متمركز در مساجد

(155)

فعاليت دارند(1).

3. بدنه تشكيلات را مردم و هيئت امناى مساجد، به صورت داوطلب و بسيجى اداره نمايند.

4. در هر منطقه‏ايى امام جمعه هست، خودش مستقيم يا غير مستقيم مديريت مساجد را قبول نمايد و با قويترين نيروها، اساسى‏ترين پايگاه اسلامى را اداره نمايد.

5. وحدت مديريت و مصلحت رشد اسلامى جامعه جايگزين تعدد مديريت‏ها و اعمال سليقه‏هاى فردى و گروهى گردد.

6. مديريت مساجد در جهت اصلاح جامعه نقش بسزايى دارد، لذا مسئول امور مساجد در هر منطقه‏ايى بايد تمام وقتش در اختيار اين مهم قرار گيرد، نه اين كه همراه با چند شغل ديگر. در اين صورت فكر و سليقه، ابتكار و خلاقيت و وقت به اندازه لازم اعمال نشده و حق مساجد ضايع خواهد گشت.

7. سياستگزارى، هدايت، سرمايه گذارى بصورت متمركز همراه با اجراى مردمى لازم است.

8. حداقل هر صد مسجد نياز به چند نيروى كارآمد فرهنگى دارد تا به نحو


1. امور مساجد، وزارت ارشاد، اوقاف، دفتر تبليغات، حوزه، سازمان تبليغات، ستاد اقامه نماز، طرح هجرت و مستقر و... .

(156)

مطلوب اداره و هدايت گردد.

اين سخن دلسوخته ايى از حوزه و دانشگاه از مسجد و جماعت و جمعه است كه در بسيارى از مساجد داخل و خارج كشور حضور يافته و ارزيابى نموده است.

اميدوارم خداوند و ولى او در زمين، توفيق خدمتگزارى به دين و قرآن، نبوت و امامت، فروع عملى اسلام، نماز و مسجد را به ما كرامت نمايد، اول خودمان عمل نموده، آنگاه جهت ترويج و دفاع وارد صحنه شويم.

حاج ميرزا احسان زاهرى

امام جمعه احمد آباد مستوفى استان تهران

سه شنبه مورخ 18/5/85 - مطابق با 13 رجب المرجب 1427 ميلاد ولايت بر عاشقان امامت مبارك باد

(157)

فهرست منابع

1. قرآن.

2. مفاتيح الجنان.

3. تفسير نمونه، آية اللّه‏ مكارم شيرازى.

4. مجمع البيان.

5. نهج البلاغه.

6. وسائل الشيعه.

7. بحار الانوار.

8. محجة البيضاء.

9. كافى.

10. ميزان الحكمه.

11. تاريخ مكه و مدينه (رسول جعفريان).

12. سوگنامه آل محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم (محمدى اشتهاردى).

13. فروغ ابديت (آية اللّه‏ سبحانى).

14. من لا يحضره الفقيه.

15. سنن ابن ماجه.

16. كنزالعمال.

17. مستدرك الوسايل

19. الاحاديث القدسيه

20. انس الجليل.

21. تاريخ المدينه المنوره

22. تاريخ القويم فى المكة و بيت الله الكريم.

23. الحج و العمره فى الكتاب و السنه (محمدى رى شهرى)

24. كامل الزيارات.

25.سى دى نور 2.

26.سى دى نور الجنان.

(158)

«فهرست منشورات نــشـر الــطــيــّار»

«كتابهاى منتشر شده»

1- اوج ترقى انسان··· 128صفحه، قيمت 550 ت،احسان زاهرى

2- جايگاه علماء در غيبت كبرى··· 96 صفحه،قيمت 600 ت، احسان زاهرى

3- عزت و ذلت آفرينى‏هاى زبان··· 96 صفحه،قيمت 600ت،احسان زاهرى

4- عروج و سقوط سخن··· 96 صفحه،قيمت 400ت، احسان زاهرى

5- قرآن معجزه جاويد اسلام··· 160 صفحه،قيمت 650ت، احسان زاهرى

6- انديشه‏هاى حسينى··· 240صفحه،قيمت 1000 ت ، احسان زاهرى

7- اعتكاف، نجواى عاشقانه··· 96 ص، 600ت، احسان زاهرى

8- نگاهى به آزادى از منظر امام خمينى··· 96 ص، احسان زاهرى

9- چهل گل از بوستان علوى··· 64 صفحه،قيمت 250،احسان زاهرى

10- چهل گل از گلستان نبوى··· 64 صفحه،قيمت 250، احسان زاهرى

11- چهل گل از بوستان رضوى··· 64 صفحه،قيمت 300، احسان زاهرى

12- چهل گل از بوستان حسينى··· 64 صفحه،قيمت 300، احسان زاهرى

13- چهل گل پيرامون منزلت حسين عليه‏السلام ··· 64 صفحه،قيمت 300، احسان زاهرى

14- چهل گل پيرامون خانواده ··· 64 صفحه،قيمت 250، احسان زاهرى

15- چهل گل پيرامون نهضت خدمت‏رسانى··· 64 ص، قيمت250 احسان‏زاهرى

16- نهضت خدمت‏رسانى به مردم··· 80 صفحه، احسان زاهرى

17- مسجد از ديدگاه رسول اعظم (ص)··· 160 صفحه،1200 تومان. احسان زاهرى

18- كربلادركربلا1··· 272صفحه،قيمت1200ت،جعفررسول‏زاده‏ورضاعرب(همراه‏بانوارسبك)

19- كربلادركربلا2··· 240صفحه،قيمت1200ت،جعفررسول‏زاده(همراه‏بانوارسبك)

20- زمزمه عاشقانه··· 96 صفحه،قيمت 350ت، امير عباس مهندس

21- انوار حسينى··· 264صفحه،قيمت 1200و1500ت،آية‏اللّه‏سيدمصطفى آل‏اعتماد

22- ريحانه‏بهشت··· 208صفحه، قيمت1100، جعفررسول‏زاده‏ورضاعرب (همراه‏بانوارسبك)

23- جمعه سبز انتظار··· 208 صفحه، قيمت 850ت، جعفر رسول زاده (همراه نوار سبك)

24- آهنگ عزا··· 208ص ، 850 تومان، جعفر رسول زاده

(159)

25- عشق ناتمام ··· مصائب امام حسين، 256 ص، 1500و1280 تومان، فريدون بلورى

26- همنوا با نينوا ··· آموزش فنون مداحى، 336 ص، حاج زين العابدين غلام

27- نيلوفر و مهتاب ··· اميرعباس مهندس، 96 ص، رقعى، 450 ت

28- سلام بر حضرت محبوب ··· امير عباس مهندس، 96 ص، جيبى، 300 ت

29- پريشان گويى‏ها در باد ··· امير عباس مهندس، 80 ص، رقعى، 450 ت

30- تنها تو بخوان محبوب من··· امير عباس مهندس، 96 ص، جيبى، 350 ت

31- امام زمان دوستت دارم··· هادى زاده، 96 ص، پالتويى، 500 ت

32- اخلاق مقربين··· 128ص ، 700 ت،(چهاررنگ) سيد عباس سيادت

33- مثنوى مجلس افروز··· مثنوى‏هاى رسول اعظم، افشين عاطفى

(160)

34- تولاى على (ع) ··· مجموعه قصيده، غزل در مدح امام على (ع)

«كتابهاى ادعيه»

35- كليات مفاتيح الجنان··· 1216 ص، سلفون، وزيرى، نفيس، 2500 ت، ترجمه الهى قمشه‏اى

36- نهج البلاغه خطبه و كلمات امام على(ع)··· سلفون، وزيرى، 752ص، ترجمه محمد دشتى

37- نجواى عارفانه··· منتخب ادعيه (جيبى)، 256، 650 ت،(چهاررنگ) احسان زاهرى

38- دعاى كميل ··· 64 ص ، 300 ت، احسان زاهرى

39- دعاى ندبه ··· 64 ص ، 300 ت، احسان زاهرى

40- دعاى توسل و سمات ··· 64 ص ، 300 ت، احسان زاهرى

41- زيارت عاشورا و علقمه··· 64 ص ، 300 ت، احسان زاهرى

(161)

42- نجواى عشق··· منتخب قرآن و ادعيه، 256صفحه، قيمت 400 ت، احسان زاهرى

«كتابهاى در دست اقدام مؤلف»

43- انديشه‏هاى رضوى

44- پيام‏هاى آسمانى رسول اعظم

45- چهل گل از بوستان خاندان رسالت پيرامون نمازجمعه

46- چهل گل از بوستان خاندان رسالت پيرامون غيبت

47- چهل گل از بوستان خاندان رسالت پيرامون رمضان و روزه

(162)